منهاج الرضا(علیه السلام)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.

منهاج الرضا(علیه السلام)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.



💢 سوال:


☑️ منظور از تشیع انگلیسی چیست؟


✍ پاسخ:


✅ انگلیسی ها به تفرقه افکنی معروف هستند، و برای هموار کردن مسیر سلطه خود از این ابزار بسیار بهره می بردند. از همین رو برای گروهی که خود را شیعه معرفی نموده و در صدد تفرقه افکنی بین مسلمانان هستند، عبارت "تشیع انگلیسی" به کار برده شده است.

برای شناخت بهتر این فرقه ، بهتر است بجای تمرکز بر روی افراد ، به شاخصه های مهم ایشان پرداخته شود تا هم افراد همسو با این عده شناخته شوند و هم معیاری باشد که بقیه شیعیان مرزبندی خود را با این گروه حفظ کنند .


 شاخصه اصلی این گروه تفرقه افکنی بین مسلمانان و برجسته سازی نقاط اختلاف مذاهب اسلامی است. مثلا ایامی که به ابتکار امام خمینی هفته وحدت نامیده شد، مورد مخالفت این گروه است و همان ایام را دهه برائت نامیده اند.  از نظر این گروه جشن عمرکشان و سب و لعن بزرگان اهل سنت بسیار با اهمیت است و تلاش دارند، حتما به صورت علنی و جلب توجه کننده در این راستا اقدام کنند. مثل آنکه با لباس های غیر متعارف و یکپارچه قرمز، سوار بر الاغ به وسط شهر آمدند تا حتما کارشان انعکاس رسانه ای بیابد.


این گروه به دروغ خود را محب و سینه چاک اهل بیت (ع) و تشیع معرفی می کنند ، اما در زمانی که حرم های مطهر اهل بیت (ع) در عراق و سوریه مورد حمله و هجمه دشمنان اسلام قرار گرفت ، کوچکترین حرکتی در راستای دفاع از حریم اهل بیت (ع) از خود نشان ندادند و حتی یک نفر از طرفداران این جریان در صف مدافعان حرم قرار نگرفته اند.

از دیگر شاخصه های فاجعه بار این گروه ، ایجاد اختلاف در بین شیعه با استفاده از ابزار تکفیر و ارتداد هست . تا جایی که برخی از عالمان بزرگ شیعه که مورد احترام و تکریم همگان هستند نیز از تیغ تکفیر آنان در امان نمانده اند ! از جمله این عالمان وارسته می توان به آیت الله بهجت اشاره کرد که برخی از سران تشیع انگلیسی به مرتد و کافر بودن ایشان تصریح می کنند !

از  شاخصه های دیگر این جریان ، نشان دادن چهره ای افراطی و خونریز از شیعه هست . به عنوان مثال هنگامی که مراجع بزرگ شیعه تظاهر به قمه زنی در عزاداری های سید الشهدا (ع) را نهی کرده و برخی فتوای به حرمت آن داده اند . این دسته با تاکید بر مستحب بودن آن جلسات مفصل قمه زنی و لطمه زنی  به راه انداخته و تصاویر دلخراش آن را از طریق شبکه های گسترده ماهواره ای خود پوشش می دهند. این گونه تصاویر موجب وهن تشیع شده و این پیام را به بیننده القا می کند که شیعیان عده ای بی رحم و خونریز  و افراطی هستند که حتی به خود و فرزندانشان رحم نکرده و جراحت بر خود وارد می کنند .


همان گونه که امام خمینی (ره) مهم ترین شاخصه اسلام آمریکایی را اسلام جدای از سیاست و صحنه زندگی مردم معرفی کردند ، تشیع انگلیسی نیز دقیقا همین مشخصه را با خود دارد . القای جدایی دین از سیاست و بی تفاوتی بر آنچه بر جهان اسلام و دنیای تشیع می گذرد ، از شاخصه های اساسی شیعیان انگلیسی است ! این عده به شدت بر این نکته در جلسات عزادادری و جشن خود تاکید دارند . این که مجالس عزاداری فقط باید بر گریه بر مظلومیت اهل بیت (ع) گذرانده شود و از طرح مباحث اجتماعی و اموری که به زندگی مردم مرتبط هست باید جلوگیری شود ، از نکات برجسته ای است که در برگزاری مراسم مذهبی این عده قابل مشاهده است .


با این شاخصه ها به راحتی می توان مصادیق این گروه را شناخت.  البته وجود این شاخصه ها در طیف متنوعی از افراد  مشاهده می شود .به گونه ای که بعضی از آنها که تندروی بیشتری دارند، در مقاطعی مورد مخالفت برخی دیگر از همین طیف قرار گرفته اند. اما در اصل مسیر تفرقه افکنی و نشان دادن چهره ای مشوّه از شیعه ، کاملا همنوا هستند. حال یکی با اتهامات بسیار زشت نسبت به بزرگان اهل سنت در این مسیر تلاش می کند و در انگلیس فحش هایش را بر روی بالن به معرض دید عموم می گذارد، و دیگری در دهها شبکه ماهواره ای با مرکزیت انگلیس، به ایجاد تنفر در دل اهل سنت نسبت به شیعیان اقدام می کند و ...


البته شاید گفته شود نیازی به تبارشناسی این جریان با چنین شاخصه هایی نیست و امروز مساله علنی تر از آن شده است که نیاز به بررسی چندانی وجود داشته باشد. چرا که بعضی از افراد این جریان به وساطت انگلیس از زندان آزاد شده و پناهندگی این کشور را دریافت کرده اند و به صراحت نیز دریافت کمک مالی از انگلیس را تائید کرده اند، حتی وقاحت را تا بدان جا رسانده اند که ملکه انگلیس را از سادات و با لفظ از اهل بیت هم خوانده اند.


اما خوبی توجه به شاخصه ها این است که افراد دیگر این جریان نیز شناسایی می شوند هر چند که تلاش کنند خط و ربط شان با انگلیس را مخفی کنند.


در اینجا تذکر این نکته مهم است که این شاخصه ها را برای سردسته ها به کار می بریم و افراد معمولی ممکن است صرفا فریب خورده و یا بی توجه به اصل ماجرا باشند. اما نتیجه کارشان ، رسیدن دشمنان اسلام و انگلیس خبیث به اهدافش می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۷
نعمت الله میرزایی



💢 سوال:


☑️ از منظر دینی چرا رنج و درد خلق شده است؟


✍ پاسخ:


✅ خداوند زندگی انسان را توأم با رنج و مشقت قرار داد تا وی را تربیت کند و استعدادهایش را شکوفا نماید.


شداید و ناملایمات برای انسان جنبه سازندگی دارند. بسیاری از کمالات و رشدها است که جز در رو برو شدن با سختی ها و گرفتاری ها ، جز در نتیجه برخوردها، جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث به دست نمی آید.


سختی ها در زندگی بشر تنها گوهر واقعی انسان را آشکار نمی کند، بلکه به گوهر وی تکامل می بخشد، بلاها و سختی ها اثر کیمیایی دارند ، و سازنده اند. از موجودی ، موجود دیگر ، از ضعیف ، قوی ، از پست، عالی، از خام، پخته به وجود می آورند.


همچنین خداوند به وسیله حوادث، انسان ها را امتحان می کند. قرآن می فرماید: «قطعاً همة شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی، و کمبود میوه ها آزمایش می کنیم و بشارت ده استقامت کنندگان را.»(۱)


خداوند برای شکوفا کردن استعدادها و پرورش دادن بندگانش، آنان را با گرفتاری ها می آزماید، یعنی همان گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره می گذارند تا به اصطلاح آبدیده شود و فلز خالص به دست آید، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش می دهد تا مقاوم گردد.


امتحان خدا با گرفتاری ها ، به کار باغبان پر تجربه شبیه است که دانه های مستعد را در سرزمین های آماده می پاشد.

دانه ها با استفاده از داده های طبیعی شروع به رشد و نمو می کنند، تدریجاً با مشکلات می جنگند و با حوادث پیکار می نمایند، در برابر طوفان ها ی سخت و سرمای کشنده و گرمای سوزان، ایستادگی به خرج می دهند تا شاخة گلی زیبا یا درختی تنومند و پرثمر بار آید که بتواند به زندگی خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.


سربازان برای این که از نظر جنگی نیرومند و قوی شوند، به مانور و جنگ های فرضی می برند و در برابر انواع مشکلات ، تشنگی ، گرسنگی ، گرما، سرما، حوادث دشوار و موانع سخت قرار می دهند تا ورزیده و آبدیده شوند.(۲)


حضرت علی (ع) فرمود: «در حوادث روزگار جوهر مردان شناخته می شود.»(۳) و فرمود: «سازندگی بلا و گرفتاری ها برای مؤمن سریع تر است از اثر باران در زمین.»(۴) حضرت صادق(ع) فرمود: «بلا زینت مؤمن است.»(۵) رسول گرامی اسلام فرمود: «خداوند بنده مؤمنش را با بلا تغذیه می کند، همان گونه که مادر فرزندش را با شیر تغذیه می کند.»(۶)


حضرت صادق (ع) فرمود : «مؤمن به منزله کفه ترازو است. هر اندازه ایمانش زیاد شود، گرفتاریش زیاد می شود.»(۷)


از قرآن و حدیث استفاده می شود نظام زندگی انسان در جهان هستی، نظام تکامل و پرورش است و همه مردم (از پیامبران گرفته تا دیگران) در حوادث روزگار دست و پنجه نرم می کنند تا تربیت و ساخته شوند و شایستگی دریافت پاداش های عظیم الهی را کسب نمایند. از طرف دیگر وجود سختی ها در زندگی، لازمه زندگی مادی است.


زندگی مادی همراه با محدودیت و تزاحم و کشمکش ها است. مواد و عناصر در همدیگر تأثیر می گذارند، یا اثر هم دیگر را خنثی می کنند و به هر ترتیب ، تزاحم حاکم بر عالم ماده است و انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. فیلسوفان می گویند: «لولا التضاد ما صحّ دوام الفیض؛ اگر تضاد و کشمکش در عالم مادی نبود، فیض و رحمت الهی دوام و استمرار نمی یافت.» بنابراین وجود سختی ها و مشکلات نه تنها برای انسان ، بلکه تمام موجودات عالم است، با این تفاوت که لازمه تکامل انسان وجود سختی ها است.


پی نوشت ها:

۱- بقره (۲) ایه ۱۵۵.

۲- تفسیر نمونه، ج۱، ص ۵۲۷؛ مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص ۱۷۶.

۳تا۷- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة ، واژة بلا، شماره ۱۸۹۱ ، ۱۸۹۹ ، ۱۹۳۱، ۱۹۵۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۵
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


چرا حاجت گرفتن، نشانه بر حق بودن اسلام بر دیگر ادیان نیست؟


🌺پاسخ:


حقانیت اسلام بر استدلال های عقلانی متعددی مبتنی شده است . از اثبات وجود و صفات خداوند تا لزوم ارسال پیامبران و معجزه و اعجاز قرآن کریم که نشانه ی حقانیت اسلام است.


🍃 اما حاجت گرفتن را باید معنی کرد. اگر منظور این است که اتفاقی به ظاهر خاص و خارج از توان افراد عادی صورت می گیرد، به تنهایی نشانه ی حقانیت نیست چون تنها اعجاز است که نشانه ی حقانیت الهی است و اعجاز نیز تفاوت های زیادی با اعمال مرتاضان و امثال آنها دارد:


📌 ممکن است کسی بر اثر ریاضت یا استخدام جن ، کاری خلاف توانایی افراد عادی انجام دهد. این امور معجزه یا کرامت خوانده نمی شود. چون هر کسی با رفتن آن مسیر می تواند آن کار ها را انجام دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۵۲
نعمت الله میرزایی



💢 سوال:


☑️ رویای صادقه چیست؟ از کجا بدانیم کدام خواب ما رویای صادقه است؟


✍ پاسخ:


✅ رؤیا از جهت آنچه که انسان در خواب می بیند و از حیث مقام و مرتبه وجودی انسان که گیرنده و دریافت کننده آن صورت ها می باشد دارای اقسامی است:


۱- خوابی که بسته به نوع مزاج بدنی انسان یا خلقیات وی، مستند به اسباب خارجی طبیعی، مزاجی و یا اسباب داخلی یا اخلاقی و روحی انسان می باشد. مثلا" گفته شده کسی که مزاجش گرم است حرکاتش مشوش و مضطرب بوده، خواب او هم پر از اضطراب است. این خواب آشفته مستند به مزاج بدنی خواب بیننده می باشد. یا اگر کسی ، انسانی یا کاری را خیلی دوست داشته باشد، آن را در خواب می بیند و یا نسبت به شخصی بغض و عداوت زیاد دارد ،در خواب با او جدال می کند. این جدال و آن همراهی ، مستند به خلقیات و ملکات اخلاقی انسان است.


۲- خوابی که به حوادث خارج از مسائل و مزاجی و خلقی، مربوط است. در این نوع خواب نفس انسانی از عالم دنیوی گذشته و با توجه به همگونی که با عالم مثال و عقل دارد، با آن دو مرتبط می گردد. این نوع خواب گاهی صریح و واضح است و تعبیرش آسان می باشد مانند خواب حضرت ابراهیم در کشتن فرزندش حضرت اسماعیل. گاهی غیرصریح و روشن است که ارجاع آن خواب به معنای اصلی خود مشکل و سخت است مانند خواب حضرت یوسف (ع). در مواردی خواب غیرصریح است که از این نوع خواب به (اضغاث احلام) یاد می کنند، یعنی خواب های پریشان و آشفته.


خواب­ها از جهات دیگر به اقسام گوناگونی تقسیم می شود:

برخی از رؤیاها ناشی از تأثیر اسباب و عوامل خارجی مانند گرما و سرما و یا عوامل داخلی مثل مریضی و وضع مزاج و پر بودن معده و ناراحتی های روحی و غیر آن، روی قوه متخیله انسان و در نتیجه درچگونگی رؤیا و خواب مؤثر است. همچنین اخلاق و خصوصیات انسانی تأثیر زیادی در نوع تخیل دارد مانند این که کسی یا چیزی و یا کاری را زیاد و بیش از حد دوست داشتن.

البته اغلب خواب­ها ناشی از تخیلات نفسانی است که برآمده از تأثیر اسباب و عوامل خارجی یا داخلی است که در حقیقت حاکی از کیفیت عمل و اثر این اسباب است.


-زمان خواب دیدن مثل سرشب یا وسط شب یا آخر شب یا بعد از نماز صبح نیز درچگو نگی رؤیا وصدق وکذب آن تأثیر می گذارد. معمولاً خواب‏هاى صادقه بعد از نیمه‏ شب تا پیش از اذان صبح مى‏باشد . خواب‏هاى بعد از نماز صبح غالبا قابل تعبیر نیست، اگر چه با توجه به وضعیت جسمی وروحی متفاوت افرادنمی توان گفت هیچ یک از رؤیاهای بعد ازصبح تعبیر ندارد . حتى فصل‏هاى سال هم در تعبیرخواب تأثیر دارد؛ مثلاً فردى در پاییز ببیند که درختان میوه کرده است، دلالت بر ضرر وى دارد. اگر هنگام بهار همین رؤیا را ببیند دلالت بر منفعت او دارد. حتى شغل کسی که خواب مى‏بیند تأثیر دارد مثلاً اگر کاسب خواب ببیند کاسه شیر مى‏نوشد ،دلالت بر کسب مال دارد؛ ولى اگر دانشجو و طالب علم چنین خوابى ببیند، دلالت به تحصیل علم دارد و... .


ابوبصیر از امام صادق‌پرسید: آیا خواب راست و دروغ هر دو یک منشأ دارد؟ حضرت فرمود: "درست است (با این تفاوت که‌) رؤیای دروغ و خلاف واقع را انسان در آغاز شب که هنگام تسلط (شیاطین‌) رانده شده و نابکار است می‌بیند. این گونه رؤیاها تخیلات آدمی است که دروغ و غیر واقعی و بی‌فایده می‌باشد. اما رؤیای صادق را بعد از گذشت دو سوم شب که فرشتگان فرود می‌آیند و آن پیش از سحر است می‌بیند. این گونه رؤیاها راستند و به خواست خدا تحقق می‌یابند مگر آن که بیننده خواب جنب یا ناپاک خوابیده باشد و خدا را چنان که شایسته است‌، یاد نکرده باشد. در این صورت رؤیا، مختلف و با درنگ و تأخیر تحقق می‌یابد."(۲) ‌


بنابراین تشخیص این که چه خوابى صادقه است کار دشوارى است. علم تعبیرخواب، علمی افاضی والهامی است. خداوند به هر کسی به تناسب صفای باطنش، تمام یا قسمتی ازآن را افاضه وعنایت می کند.


پی‌نوشت‌ها:

۱. تفسیر المیزان، عربى، ج ۱۰، ص ۱۰۰؛ میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۶، انتشارات مکتبه الاعلام الاسلامی.

۲-روضه کافی ،کلینی ،ج ۸،ص۹۱،ح ۶۲ ؛مرأه العقول،ج ۲۵ ص۲۵۰

ص۲۵۰ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۵۰
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


فرق بین حسد و غبطه را بیان فرمایید ؟ 


🌺پاسخ:


هرگاه کسی اطلاع پیدا کرد که خدای تعالی به دیگری نعمتی تازه مرحمت فرموده ، حال او یکی از دو قسم زیر خواهد بود :


🔺قسم اول :


از رسیدن نعمت به آن شخص ناراحت است و آرزو دارد آن نعمت از او گرفته شود که این حال را ((حسد)) می گویند ، پس حسد ، دشمن داشتن رسیدن نعمت است به دیگری و دوست داشتن زوال نعمت از اوست .


🔹قسم دوم :


آن است که کراهت ندارد از رسیدن نعمت به دیگری و دوست ندارد زوال نعمت او را ، بلکه دوست دارد که مثل آن نعمت را خودش دارا شود بدون اینکه از دیگری گرفته شود و این حال را ((غبطه و منافسه )) می نامند .


🍀از امام صادق ( علیه السّلام )مروی است : ((انّ المؤ من یغبط ولا یحسد والمنافق یحسد ولا یغبط)) . (158)


((مؤ من غبطه می خورد ولی حسد نمی ورزد و منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد)) . 



📚برگرفته از کتاب 82 پرسش از آیت الله دستغیب ، سوال79


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۲۱
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


فرق بین بخیل و لئیم ، کریم و سخی چیست؟


🌺پاسخ:



👈🏽 ((بخیل )) :  آن است که دارایی خود را فقط به مصرف شخص خود رسانده و به دیگری نمی دهد . 


👈🏽 ((لئیم )) :  آن است که دارایی خود را نه خود می خورد ونه به دیگری می دهد و لئامت به درجه ای می رسد که صاحب آن نمی تواند ببیند که دیگری هم به دیگری چیزی می دهد . 


🍀در بحارالا نوار مروی است که حضرت امیرالمؤ منین ( علیه السّلام ) به شخصی بنج وسق خرما دادند ، کسی آنجا حاضر بود ، عرض کرد این مقدار برایش زیاد است ، یک وسق خرما او را کافی است ! 

حضرت فرمودند خداوند امثال تو را در میان مردم زیاد نکند ، من چیزی می دهم و تو بخل می کنی ؟ 


👈((سخی )) :  کسی است که از داراییش بهره می برد و به دیگران هم می خوراند.


👈 ((کریم )) ، خود نمی‌خورد و بدون توقع عوض ، می خوراند .


  📚برگرفته از کتاب 82 پرسش از آیت الله دستغیب ، سوال77


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۲۰
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


هشام بن حَکَم  کیست؟ آیا او واقعا  با قلب و زبان و دست، ائمه را یاری کرده است؟


🌺پاسخ:


هشام بن حَکَم متکلم شیعی قرن دوم قمری و از اصحاب امام صادق(علیه السلام) و امام کاظم(علیه السلام) است. . بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنت او را به لحاظ علمی ستوده‌اند.


🔹از امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام روایاتی در ستایش هشام بن حکم وارد شده است. 


🍀 بر اساس این روایات، وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایت اهل بیت و اثبات‌کننده بطلان دشمنان آنان است. پیروی از او پیروی از ائمه و مخالفت با او مخالفت با آنان شمرده شده است[1]. او بنده خیرخواه خداوند و کسی است که به دلیل حسادت اصحاب، آزار دیده است[2]. هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه است[3]. امام صادق به او فرمود تا زمانی که ما را با زبانت یاری کنی، مؤید به روح القدس خواهی بود[4]. 



📚 منبع جهت مطالعه بیشتر:

احمد صفایی، هشام بن حکم متکلم معروف قرن دوم هجری و شاگرد مبرز مکتب جعفری، تهران ۱۳۸۳ش.


—---------------------------

1. کشی،اختیار معرفۀالرجال، ص ۲۷۸؛ ابن شهر آشوب،معالم العلما، ص ۱۲۸

2. همان، ص ۲۷۰

3.  مامقانی،تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۳، ص۲۹۴

4. شریف مرتضی،الشافی فی الامۀ، ج۱، ص۸۵.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۸
نعمت الله میرزایی


💢 سوال:


☑️ حکم کسی که به پیامبر(ص) ناسزا بگوید، چیست؟


✍ پاسخ:


✅ در این مساله بین شیعه و سنی اجماع وجود دارد که ناسزا گو به پیامبر (ص) باید کشته شود و دلایل زیادی از سنت و روایت آن را تائید می کند.


البته قطعا موارد زیادی نیز یافت می شود که پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) توهین کنندگان به خود را بخشیده اند. اما باید دقت نمود که از عفو و بخشش نمی توان حکم را دریافت! شاید به مصالح زیادی نسبت به شخصی عفو صورت گرفته و یا به دلایلی حکم اجراء نشده است. اما اصل حکم از موارد دیگر به خوبی فهمیده می شود که ما در این جا به تعدادی از احادیث بیان کننده حکم، و تعدادی از موارد اجرای حکم اشاره می کنیم:


روایات بیان کننده حکم:


۱- امام رضا(ع) از پدران خویش (ع) از رسول الله(ص) روایت کرده است: هر کس پیامبر (ص) را دشنام دهد، کشته می شود.[۱]


۲- امام رضا(ع) فرموده اند: شخصی که سرور و آقا حضرت محمد(ص) یا یکی از اهل بیت پاکش را به بدی یا به آنچه شایسته و لایق آنان نیست یا با طعن و تمسخر آنان، یاد کند، قتلش واجب می شود.[۲]


۳- امام صادق(ع) فرمود: پدرم به من خبر داد که رسول الله فرمود: هر کس بشنود دیگری از من بدگویی می کند، بر او واجب است  کسی که مرا دشنام داده است به قتل برساند.[۳]


مواردی از صدور حکم:


۱-محمدبن مسلم از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است: مردی از قبیله هذیل رسول الله را سبّ می نمود. گزارش و خبر آن به پیامبر رسید. پیامبر فرمود: کیست این مرد را کیفر دهد؟ دو مرد از انصار بلند شدند و عرض کردند: ما ای پیامبر خدا! آن دو رفتند، به عربه محل اقامت مرد هذیلی رسیدند. جست و جو کردند، او را یافتند. او مشغول گوسفند چرانی بود. به وی سلام نکردند. او پرسید: شما کیستید و نامتان چیست؟ گفتند: آیا تو فلانی فرزند فلانی هستی؟ پاسخ داد: آری. از مرکب فرود آمدند، گردن او را زدند و برگشتند. محمد بن مسلم می گوید: پس از شنیدن این داستان، از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا اگر امروز مردی پیامبر را سبّ نماید کشته می شود؟ امام فرمود: اگر بر جانت نترسی، پس او را بکش![۴]


۲- عبدالله بن خطل از قبیله تمیم بن غالب بود که محکوم به مرگ شد. چون اسلام آورده بود، پیامبر او را برای تبلیغ به مکه فرستاد. در راه مردی را که همراهش بود کشت و مرتد شد و با شعر خویش رسول الله را هجو کرد و ایشان را سزاوار فرمانبرداری نشناخت. به دستور پیامبر، سعدبن حریث محزومی و ابو برزه اسلمی او را در حالی که خود را به پرده های کعبه آویخته بود کشتند.[۵] (البته این شخص چند جرم مرتکب شده بود، که یکی از آن ها قتل بوده، اما جرم توهین به پیامبر ص نیز برای حکم به قتل او کافی بوده)


۳- عبدالله بن سعدبن ابی سراح عامری که برای رسول خدا می نوشت، مرتد شد و به مکه رفت. وی با گفتن سخنان باطل درباره پیامبر، آن حضرت را مسخره می کرد و می گفت: من هم چنان که محمد می گوید می گویم، محمد پیامبر نیست. او به من گفت: بنویس «عزیز حکیم» و من می نوشتم «لطیف خبیر»، او اگر پیامبر بود می دانست. پس از فتح مکه به برادر رضاعی اش عثمان پناه آورد. عثمان او را جای داد و نزد پیامبر آورد و برای او امان خواست و درباره او با پیامبر سخن می گفت. رسول خدا ساعتی سکوت کرد و خاموش بود و سپس امانش داد و چون بیرون رفت به یاران خود فرمود: چرا او را نکشتید؟ گفتند: منتظر بودیم اشاره فرمایی. فرمود: هیچ پیامبری را نشاید که با چشم اشاره کند، و پیامبران با اشاره نمی کشند.[۶]


برای مطالعه سایر دلایل می توانید به مقاله زیر مراجعه کنید:

دو فصلنامه الاهیات اجتماعی، سال اول، شماره ۲- عنوان: استنباط حکم ساب النبی(ع) از ابعاد سه گانه سنت اسلامی - نویسنده: دکتر محمدرضا جواهر.


[۱]. وسائل الشیعه، ج ۲۸، ص ۲۱۳.

[۲]. الفقه المنسوب الی الامام الرضا ع ص ۲۸۵.

[۳]. الکافی، ج ۷، ص ۲۶۷، ح ۳۲.

[۴]. الکافی، ج ۷، ص ۲۶۷، ح ۳۳.

[۵]. ابن هشام، ۱۴۱۲ ق، ج ۲، ص ۸۶۰.

[۶]. سیره ابن هشام،  ج ۲، ص ۸۵۹.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۶
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


چرا قرآن به همان نحو که نازل شده تدوین نگردیده است ؟ 


🌺پاسخ:


شبهه ای نیست که در آیات شریفه قرآن مجید ، رعایت ترتیب از حیث تقدم و تاءخر نشده است 


🔹 آیاتی که در مدینه و اواخر بعثت نازل شده ، جزء سور مکیه ضبط شده و بالعکس آیات مکیه جزء سور مدنیه قرار داده شده است. و آیات منسوخه ، مؤخر از آیات ناسخه ضبط گردیده  است. 


👈  اما این تقدم و تاءخر آیات شریفه و سور مبارکه چون تحت نظر مقدس حضرت رسول اکرم ( صلّی اللّه علیه و آله ) جمع آوری گردیده است ؛ مضر به فصاحت و بلاغت و بیان احکام و سایر جهات و شؤ ون قرآن مجید نگردیده است . 


📚برگرفته از کتاب 82 پرسش از آیت الله دستغیب 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۴
نعمت الله میرزایی


💢 سوال:


 ☑️ ارتباط انسان با جن تا چه مقدار ممکن است اتفاق بیفتد؟


✍ پاسخ:


✅ در ابتدا باید اشاره شود که ممکن است در این باره بین مردم و عوام الناس قصه‌ها و افسانه‌های بسیاری مطرح باشد از جمله همین که در پرسش اشاره شده .

به چند نکته باید توجه شود :


جن تحت تسخیر آدمی در می‌آید و انسان می‌تواند از او کار بکشد حتى افراد سرکش آن ها را به زنجیر و بند بکشد. از این رو در قرآن آمده که جنیان تحت تسخیر حضرت سلیمان بوده و او از آن ها کار می‌کشید. (۱) برخی شیطان‌های جنی برای جناب سلیمان غواصی و کارهای سنگین انجام می‌دادند که در توان آدمی نبوده است. (۲)


از این گونه آموزه‌های قرآن به دست می‌آید که جن تحت تسخیر آدمی در می آید. به اذن الهی، جنیان مؤمن برای پیامبران و امامان مسخر می‌شدند و برای آن ها خدمت می‌کردند. نیز ممکن است برخی صالحان صاحب ولایت و معنویت نیز جنیان را تحت تسخیر در آورند. (۳)


غیر از این نوع ارتباط رویکرد منفی رابطه جن با انسان است که برای وسوسه و فریب آدمی عمل می‌کند. از این رو در سوره «الناس» آمده برخی از جنیان و انسان‌ها مردم را وسوسه می‌کنند. بنا بر این دو نوع ارتباط بین جنیان و آدمیان وجود دارد. ولی ارتباط با جنیان و یارى گرفتن از آن‏ها در امور منفی و مانند آن درست نیست؛ اما به جهت روابط ناسالمی که بعضی انسان ها با جنیان برقرار می کنند و آن ها را برای کارهای نادرست به خدمت می گیرند، از نظر فقهی بین فقها اختلاف است که آیا جایز است جنیان را تسخیر کرد و آن‏ها را به خدمت گرفت؟


در مجموع مى توان گفت: اگر این کار نسبت به جنیان مومن باشد و مایه آزارشان گردد، جایز نیست، ولى اگر مایه آزارشان نشود، روا مى‏باشد.


البته به کارگرفتن آن‏ها براى کارهاى نامشروع حرام است. آیا اصل ارتباط برقرار کردن با این موجودات از نظر شرعی جایز است ؟ ثانیا کیفیت برقراری این عمل چگونه بوده و به علاوه احضار و ارتباط به چه منظوری صورت می پذیرد؛ در باب احضار و تسخیر جن از منظر فقهی دو نظریه وجود دارد:

بعضی مثل امام خمینی می فرماید: تسخیر اجنه حرام است. (۴)


بعضی مانند آیت الله بهجت می فرماید: اگر موجب ضرر بر مسلمانی نباشد،اشکال ندارد. (۵)


پی نوشت:

۱. نمل (۲۷) آیه ۱۷ و انبیا (۲۱) آیه ۸۲.

۲. ص (۳۸) آیه ۳۷.

۳. محمد تقی مصباح معارف قرآن، نشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰ش، ص ۳۱۲.

۴. امام خمینی ،تحریرالوسیله، نشر موسسه آثار امام خمینی ،ج ۱،ص ۴۷۳ .

۵. آیت الله بهجت، استفتا آت، ج۴ ،سوال ۶۴۲۴ و ۶۴۲۵.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۱۸
نعمت الله میرزایی
✅پرسش:

با توجه به اینکه قدرت خدا نامتناهی بوده و قادر به هر کاری است، چرا برخی از کارها مثل گنجاندن جهان در تخم مرغ در حیطه قدرت خدا نیست؟

🌺پاسخ:

قدرت خداوند بی نهایت است، یعنی هر امری که ممکن باشد در بر میگیرد.

👈  برخی امور اساسا از دایره امور ممکن و انجام شدنی خارج هستند و اصلا قدرت به آنها تعلق نمیگیرد.

🖊 دلیل این امر ، این نیست که قدرت نقصی دارد یا محدود است ؛بلکه به این دلیل است که آن امور نشدنی هستند. نه اینکه قدرت خدا نقص داشته باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۱۵
نعمت الله میرزایی



💢 سوال:


☑️ شرایط شیر خوردنى که باعث محرمیت مى‌‏شود، چیست؟


✍ پاسخ:


✅ شیر خوردنى که باعث محرمیت مى‌‏شود، هشت شرط دارد و اگر یکى از این شرایط را نداشته باشد موجب محرمیت نمى‌‏شود:


  ۱- بچه از زنى شیر بخورد که زایمان کرده و شیر در پستانش به خاطر زایمان جمع شده و خود او زنده است. پس اگر از پستان زن مرده شیر بخورد فایده ندارد.


  ۲- شیر آن زن از حرام نباشد؛ پس اگر شیر مادر بچه‌‏اى را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند به واسطه این شیر آن بچه به کسى محرم نمى‏شود.


  ۳- بچه شیر را از پستان بمکد، پس اگر شیر را در گلوى او بریزند یا مثل امروز در پستانک بریزند و به او بدهند، باعث محرمیت نمى‌‏شود.


  ۴- شیر خالص باشد و با چیز دیگر مخلوط نباشد؛ مگر آن چیزى که با شیر مخلوط شد (مثل خون) به قدرى کم باشد که به حساب نیاید.


  ۵- شیر از یک شوهر باشد؛ پس اگر زنِ شیردهى را طلاق بدهند، بعد شوهر دیگرى بکند و از او آبستن شود و تا موقع زاییدن شیرى که از شوهر اول داشته باقى باشد و مثلاً هشت بار از آن شیر به بچه بدهد و هفت مرتبه از شیر شوهر دوم به بچه بدهد آن بچه به کسى محرم نمى‌‏شود.


  ۶- بچه به واسطه مرض شیر را قى نکند و اگر قى کند، بنا بر احتیاط واجب کسانى که به واسطه آن بچه محرم مى‌‏شوند، باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند.


  ۷- پانزده مرتبه یا یک شبانه روز شیر بخورد یا مقدارى شیر بخورد که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت روییده است؛ بلکه بعضى ده مرتبه شیر خوردن را هم باعث احتیاط مى‌‏دانند؛ یعنى، با کسى که ده مرتبه شیر خورده احتیاط مستحبى است که ازدواج نکنند و نگاه محرمانه به او ننمایند.


  ۸- دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از دوسالگى بچه باشد، باعث محرمیت نمى‌‏شود.[۱]


تذکر: بچه ای که شیر خورده محرم می شود ولی برادر وخواهر های او محرم نیستند ومی توانند با اولاد آن زن شیر ده ازدواج کنند.[۲]


بنابر این اگر یقین به تحقق این ۸ شرط دارند باید ازهم جدا شوند وهریک می تواند با شخص دیگری ازدواج مجدد کنداما اگر ازهم جدا نشوند  وعقد با شخص دیگری تحقق نیابد نمی تواند، رابطه داشته باشد وحرام است.؛ اما اگر  در یکی از این موارد هم شک کنند ، هنوز به هم حرام نشده اند.


۱. توضیح المسایل مراجع، م ۲۴۷۴ و ۲۴۷۵ .ومسائل مورد ابتلاء، آیت الله خامنه ای، سوال۱.

[۲]. امام خمینى، تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۲۵۸ مسئله ۱۲ از رضاع.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۱۲
نعمت الله میرزایی



💢 سوال:


☑️ آیا دروغ به شوخی حرام است؟


✍ پاسخ


✅ دروغ گفتن به شوخی عذاب‌ ندارد، ولی شایسته است این کار انجام نشود. در روایات از دروغ گفتن به شوخی هم مذمت و نهی شده است."


حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله و جده:[۱] هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این که دروغ را چه شوخی و چه جدی ترک کند.»


امام زین العابدین (ع‌) به فرزندش فرمود: «اتقوا الکذب الصغیر منه و الکبیر فی کل جد و هزل:[۲] از کوچک وبزرگ و جدی و شوخی دروغ بپرهیز.»


دروغ گفتن به شوخی، کم کم انسان را بر دروغ جدی جرأت می دهد. امام خمینی (ره) در چهل حدیث می‌فرماید: از اموری که انسان باید ملتفت آن باشد، این است که دروغ به عنوان شوخی و مزاح هم در اخبار از آن تکذیب [و نهی] شده است و تشدید در امر [به ترک] آن گردیده و علما فتوای به حرمت آن نیز می دهند.[۳]


[۱]. اصول کافی، ج۴، باب الکذب، ح۱۱.

[۲]. اصول کافی، ج۴، باب الکذب، ح۲.

[۳]. چهل حدیث، ص ۴۷۲.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

جعفر طیار کیست؟


🌺پاسخ:


جعفر بن ابی طالب بن عبدالمطلب مشهور به جعفر طیار و ذوالجناحین، سومین فرزند ابوطالب، پسرعموی پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله)، برادر بزرگ‌تر امام علی(علیه السلام) و صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم ) است.


🔷وی دارای مقام و منزلت بسیاری نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) بود و رسول خدا او را به عنوان سرپرست کاروان مسلمانان در مهاجرت به حبشه برگزید.


 🌹 پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) پس از بازگشت جعفر از حبشه ، به او نمازی آموخت که به نماز جعفر طیار مشهور است.


🔹 جعفر در جنگ موته به شهادت رسید. مزار او در اردن است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۳۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ چه کنیم که از مرگ نترسیم؟

✍ پاسخ:

✅ دلبستگی

ترس از مرگ به خاطر جدایی از مال و فرزند و همسری است که دل ما به آن‌ها خو گرفته. باید بدانیم که اگر خداوند در آستانه مرگ ما را از خانه و مال و فرزند فانی جدا می‌کند در عوض با نعمت‌های دیگری که قابل قیاس با نعمت‌های دنیا نیست آشنا می‌نماید.

ناشناخته بودن مرگ

و اگر ترس به خاطر ورود به یک مرحله مبهم و تاریک و خطرناکی است باید بدانیم که راه مرگ تاریک نیست بلکه پا گذاشتن به یک مرحله‌ای از مراحل تکامل انسان است.

کمی توشه

و اگر ترس از مرگ به خاطر کمی توشه راه و ایمان و عمل صالح است باید خود را با توشه تقوا مجهز کنیم همان‌طور که قرآن می‌فرماید:«وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی» [۷] یعنی توشه بردارید که بهترین توشه‌های شما همان تقوا است.

گناهان

و اگر ترس از مرگ به خاطر گناهان است اگر گناه صغیره باشد باید توبه کرد و به رحمت خدا امیدوار بود. پیامبر فرمودند:«لَوْ تَعْلَمُونَ قَدْرَ رَحْمَةِ اللهِ لاتَّکَلْتُمْ عَلَیْها» [۸] [۹] یعنی هرگاه می‌دانستید که چقدر لطف و رحمت خدا بزرگ است بر آن اعتماد می‌کردید و هرگز به خود ترس راه نمی‌دادید. و اگر گناه کبیره است آن‌هایی که حق الله است انسان باید در آن‌ها کوتاهی نکند مثل نماز ، روزه و اگر حق الناس است مثل زکات ، خمس ، غیبت باید آن‌ها را هم ادا کند. در مورد غیبت یعنی باید برود و از کسی که غیبت کرده او را راضی کند.

فانی شدن

و اگر مرگ را هم‌چون تولد جنین از مادر یک تولد ثانوی بدانیم و معتقد باشیم با عبور از این گذرگاه سخت به جهانی گام می‌گذاریم که از این جهان بسیار وسیع‌تر، پرفروغ‌تر، آرام بخش‌تر و مملو از نعمت‌هایی است که فعلاً برای ما قابل تصور نیست دیگر ترسی از مرگ نخواهیم داشت. [۱۰]

با مطالبی که بیان شد حالا اگر کسی مؤمن و مسلمان واقعی بود و به او بگویند که یک روز یا یک ساعت دیگر می‌میری می‌گوید الحمدلله! چرا؟ چون که او در اطاعت فرمان خدا در صیقل زدن نفس اماره به سوء با گذشت و ایثار و انفاق و اطعام و جهاد و صلاة و صیام و انصاف با خلق و احسان و دستگیری از مستمندان و غیره کوتاهی نکرده است. لذا باید بکوشیم که مسلمان واقعی باشیم نه مسلمان ظاهری. [۱۱]

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم:« اِنَّ الْمَوتَ عِندی بِمَنْزِلَةِ الشَرْبَةِ الْبارِدَةِ فِی الْیَومِ الشَّدید الحَرّ »؛ مرگ در دیدگاه من مانند نوشیدن شربت خنکی است که انسان تشنه در روز بسیار گرم میل می‌کند. [۱۲]

پی نوشت ها:
۸. نهج الفصاحه، ص۴۹۱، حدیث۳۱۹.
۹. معاد، قرائتی، ص۷۹.
۱۰. معاد، ناصر مکارم شیرازی، ص۲۵، نشر قم، هدف، ۱۳۹۶ ق.
۱۱. معاد شناسی، حسینی طهرانی، محمدحسین، ص۹۱، نشر طهران، حکمت، ۱۳۶۰-۱۳۶۱.
۱۲. سفینة البحار، ج۹، ص۴۵۹.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۴
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

 نزدیک بودن خداوند به بندگان به چه معنى است؟

🌺پاسخ:

 پاسخ این سوال در آیه24 سوره«انفال» آمده است، خداوند مى فرماید: (بدانید که خداوند میان انسان و قلب او حائل مى شود، و این که همه شما نزد او در قیامتاجتماع خواهید کرد)؛ «وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ اَنَّهُ اِلَیْهِ تُحْشَرُونَ».

📌شک نیست که منظور از قلب، روح و عقل است. و اما این که خداچگونه میان انسان و روح و عقل او قرار مى گیرد احتمالات فراوانى درباره آن داده شده است:

🌸گاه گفته مى شود: اشاره به شدت نزدیکى خداوند به بندگان است، آن چنان که گوئى در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته؛ همان گونه که قرآنمى گوید: «وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»؛ (ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم). (1)

🍀گاه گفته مى شود: اشاره به آن است که گردش دل ها و فکرها به دست خداست آن چنان که در دعامى خوانیم: «یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاَبْصارِ»؛ (اى کسى که گردش دل ها و فکرها به دست تو است). (2)

🌸 گاه گفته مى شود: منظور این است که اگر لطف خدانبود هرگز انسان به حقانیت حق، و باطل بودن باطل، پى نمى برد.

🍀 و نیز گفته اند: منظور این است که مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند؛ زیرا خداوند میان انسان و قلبش به وسیله مرگ حائل ایجاد مى کند.

🖊اما با یک نظر کلى مى توان همه این تفسیرها را در یک تفسیرواحد جمع کرد و آن این که خداوند در همه جا حاضر و ناظر و به همه موجودات احاطه دارد در عین این که با موجودات این جهان یکى نیست از آنها هم جدا و بیگانه نمى باشد، مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست و به همین دلیل، نه انسان چیزى را مى تواند از او مکتوم دارد، نه کارى را بى توفیقاو انجام دهد، و نه سزاوار است به غیر او روى آورد و از غیر او تقاضا کند؛ چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان! (3)

—------------------------—

(1). سوره ق، آیه 16.
(2). «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 63، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 12، صفحه 278 و جلد 52، صفحات 148، 149 و ...
(3). گردآوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم، ج 7، ص 164.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۳
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

💠 بهره های بانکی حرام است یا حلال؟

✍ پاسخ:

✅ وام مشروط به بهره، وام ربوى است از نظر شرعی جایز نیست؛ ولی پولى را که بانک‏ها به عنوان سود مى ‏پردازند، در صورتى که به صورت مضاربه و جعاله و امثال آن از عقود شرعیه با بانک قرارداد کنید و اطمینان داشته باشید که با آن عقود عمل مى ‏شود جایز است.[۱]

به‌طور کلى معاملات بانکى که بانکها بر اساس قوانین مصوب مجلس شوراى اسلامى و مورد تأیید شوراى محترم نگهبان انجام مى دهند، اشکال ندارد و محکوم به صحّت‏ است و سود حاصل از بکارگیرى سرمایه براساس یکى از عقود صحیحِ اسلامى، شرعاً حلال است، لذا در صورتى که گرفتن پول از بانک براى خرید مسکن و مانند آن تحت عنوان یکى از آن عقود باشد، بدون اشکال است ولى اگر به‌صورت قرض ربوى باشد، هرچند گرفتن آن از نظر حکم تکلیفى حرام است، ولى اصل قرض از نظر حکم وضعى صحیح است و آن مال، ملک قرض گیرنده مى ‏شود وجایز است در آن و در هر چیزى که با آن مى ‏خرد تصرّف نماید.[۲]

 [۱]. ‏الاستفتائات جدید، آیت ‏اللّه ‏تبریزى، مسأله ۲۱۰۰.
 [۲]. آیت الله خامنه‌ای، اجوبة ‏الاستفتائات، س ۱۹۲۲.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۲
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

 آیا حضرت زهرا(سلام الله علیها) از زمان شهادتش آگاه بود؟

🌺پاسخ:

در «مسند احمد» از امّ سلمه (یا طبق روایتى ام سلمى) چنین آمده : وقتى فاطمه(علیها السلام) به همان بیمارى که به وفاتش منتهى گشت، بیمار شد من از او پرستارى مى کردم، روزى حالتش را از همه روز بهتر دیدم، على(علیه السلام) به دنبال کارى رفته بود.

▪️ فاطمه(علیها السلام) به من فرمود:  آبى بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلى که بهتر از آن ندیده بودم. سپس فرمود: لباس هاى تازه اى براى من بیاور، لباس ها را آوردم و به او دادم، و او پوشید.

▪️سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: اى ام سلمه! {ام سلمى} من الان از دنیا مى روم (و به ملکوت اعلا مى شتابم) در حالى که پاک شده ام، کسى روى مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید!(1)

🖊 این حدیث به خوبى نشان مى دهد که فاطمه از لحظه مرگش آگاه و با خبربوده، و بى آن که نشانه هاى آن در او باشد، آماده رحلت از این جهان گشت، و از آن جا که هیچ کس لحظه مرگ را جز به تعلیم الهى نمى داند این نشان مى دهد که از سوى خدابه او الهام مى شد.(2)

—-------------------------
(1) . مسند احمد بن حنبل، جلد 6، صفحه 461. این حدیث را ابن اثیر در «اسد الغابة» و جمعى دیگر در کتب خود آورده اند.
(2) . گردآوری از: کتاب زهرا(س) برترین بانوی جهان، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ص 89.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۰
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

 منظور از آرزوی دراز ،در روایتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم فرموده اند، چه جور آرزوهایی هست؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله ) : بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوى دراز بیم دارم.

🌺پاسخ:

طول امل (آرزوهای دراز) از مهم‌ترین رذایل اخلاقی بوده و انسان را از خدا دور ‌ساخته و به انواع گناهان آلوده می‌کنند. این آرزوها همچون سراب در بیابان زندگی ظاهر می‌شوند و هر لحظه انسان را تشنه‌تر می‌سازند تا از شدت تشنگی هلاک سازند.

🖊 و در واقع آرزو اگر از حد بگذرد و به صورت آرزوی دور و دراز درآید، بدترین عامل انحراف و بدبختی است‌ و درست همانند آب باران است که اگر از حد گذشت مایه غرق شدن و نابودی خواهد شد. این آرزوی کشنده همان است که قرآن کریم می‌فرماید: «رُبَمَا یوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ * ذَرْهُمْ یأْکُلُوا وَیتَمَتَّعُوا وَیلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یعْلَمُونَ»2)

🔶کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال را ببینند) چه بسا آرزو می‌کنند مسلمان بودند! بگذار آن‌ها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل می‌سازد ولی به زودی خواهند فهمید

🔷 اگر انسان در زندگی بلند پرواز بود و خواسته ای بالاتر از حد امکانات و توانایی خود داشت و اصرار بر رسیدن به آن به هر قیمت و از هر راهی داشت، مجبور است همه حریم­ها را بشکند و به هر وسیله­ای متوسل گردد تا به خواسته خود برسد و طبیعی است که چنین انسانی نمی­تواند در چارچوب شرع و دین و عقل حرکت کند و اعمالش از حکم دین و عقل پیروی نمی­کند، در نتیجه اعمالش زشت و ناپسند و ناگوار می­گردد.

🔺طول امل باعث قساوت قلب می شود: آرزوی طولانی انسان را از خدا غافل می‌کند و به دنیا حریص می‌سازد و آخرت او را به دست فراموشی می‌سپارد و اینها همه اسباب سنگدلی و قساوت است. به همین دلیل در حدیثی آمده است که خداوند به موسی علیه‌السلام فرمود:« یا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیا أَمَلَکَ فَیقْسُوَ قَلْبُکَ وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ »(3)


🖊 صاحبان آرزوهای دراز ناچارند شخصیت انسانی خود را درهم شکنند و برای رسیدن به مقصود خیالی در برابر هر کسی خضوع کنند و دست التماس به سوی این و آن دراز نمایند و به زندگی ذلت‌بار تن دهند.

🍀 امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این مورد می فرماید: خواری مردان در ناکامی آرزوهاست‏.(4)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ آیا در دوران غیبت، جز انتظار کار دیگری نباید انجام دهیم؟

✍ پاسخ:

✅ قبل غیبت، در دوران غیبت و بعد ظهور، واجبات و محرماتی داریم، که باید برای انجام واجبات و ترک محرمات تلاش کنیم. اما به احتمال زیاد منظور شما انجام عملی مرتبط به بحث ظهور است؛ که باید عرض کنم همان انتظار کافیست. اما انتظار را به چه معنا می دانید؟

فرض کنید قرار است برای شما میهمانی بیاید و شما منتظر میهمان هستید. اینجا انتظار را به معنای نشستن در خانه و بیکار بودن می دانید؟ یا اینکه این انتظار به معنای مرتب و منظم کردن خانه، تهیه و تدارک وسایل پذیرایی و ... است؟

طبیعتا خود انتظار دایره بسیار گسترده ای را شامل می شود. کسی که قرار است پا در رکاب حضرت باشد، باید از قبل خود را آماده کرده باشد و این آمادگی تمرین و فعالیت زیادی را طلب می کند. از همین رو در روایات، انتظار یک فعل شمرده شده است:

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرمایند:  برترین کارهاى امّت من ، انتظار فرج از خداوند عز و جل است .(اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ.)

بودن ما در کنار حضرت، قرار است، چه فایده ای داشته باشد؟ آیا حضرت می تواند روی ما حساب کند و ما را به عنوان نماینده خود به منطقه ای اعزام کند تا مردم آن دیار را مدیریت کنیم؟ آیا می توانیم به منطقه ای برویم و برای لشگر حضرت نیرو جمع آوری کنیم؟ آیا می توانیم مبلغ دین باشیم و دین را برای دیگران توضیح دهیم و تبیین کنیم؟

خلاصه آنکه باید توجه داشت حکومت مهدوی، با یک نفر اداره نمی شود که اگر چنین بود، نیاز به ۳۱۳ سردار، بی معنا بود. و سالهای سال قبل ائمه حکومت جهانی را بر پا می کردند. حال آنکه حکومت جهانی به تاخیر افتاده است تا عده ای آماده خدمت سامان بیابند. و این معنا در روایات ائمه دیگر نیز بیان شده است که اگر تعداد خاصی یار داشتند، قیام می کردند:

آنگاه امام صادق فرمود در جواب کسی که از حضرت درباره عدم قیام سوال می کنند، می فرمایند: اگر به تعداد این گوسفندان یاور داشتم قیام می‌کردم! وقتی گوسفندان را شمردند، دیدند تنها هفده عدد بودند! (... فَقَالَ: وَ اللَّهِ یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَى الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ؛ کافی/ج ۲/ص ۲۴۲

بنابراین انتظار معنای بسیار وسیع دارد و آن قدر گسترده است که اگر تمام لحظات عمرمان را تلاش کنیم و در بارور کردن استعدادهای نهفته خود بکوشیم، همه آن می تواند با عنوان انتظار معنا بیابد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۷
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

تحمل افسردگی ثواب دارد؟

🌺پاسخ:

افسردگی یکی از بیماری های روحی و روانی است که با رجوع نزد متخصص می توان این بیماری را درمان کرد.

🍃اما درباره ثواب بیماری:
خداوند برای برخی از کارها پاداشی بس بزرگ در نظر گرفته است و در عوض آن هدیه ای بس گران عرضه می کند. تحمل بیماری برای مومنان از جمله همان کارهایی است که خداوند ارزش بسیاری برای آن قایل است.

☘ امام باقر(علیه السلام) می فرماید: سَهَرُ لَیلَةٍ مِن مَرَضٍ أو وَجَعٍ أفضَلُ و أعظَمُ أجرا مِن عِبادَةِ سَنَةٍ(الکافی، ج 3، ص 114)؛ پاداش شبى از بیمارى یا درد نخفتن، برتر و بزرگتر از یک سال عبادت است.

🔹این پاداش به قدری بزرگ و با ارزش است که پیامبر خدا در مورد آن می فرماید: از مؤمن و بیتابىِ او از بیمارى تعجّب مى کنم. اگر مى دانست که چه ثوابى در بیمارى هست، بى گمان دوست مى داشت پیوسته بیمار باشد تا آنگاه که پروردگار خود را دیدار کند. (التوحید، ص114)

🖊البته این سخن پیامبر به این معنا نیست که از خدا درخواست بیماری طولانی کنیم و دوست داشته باشیم تا آخر عمر در بستر به سر بریم بلکه سخن ایشان ترغیبی است بر شکیبایی در برابر بیماری و اشاره ای است به پاداش بزرگی که در پی آن خواهد آمد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۴
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

در روضه ها، از دارالحرب نام می برند. دار الحرب کجا است؟

🌺پاسخ:

خیمه دارالحرب در بین خیمها در کربلا و در میان خیمه گاه خیمه ای بوده است که شهدای کربلا را به ان منتقل میکردند. ظاهرا خیمه بزرگی بوده است.

🔹 امام هر کدام ا یارانش که روی زمین میافتاد ،بدن او را به خیمه دارالحرب میاورد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۲
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

نوجوان من در نماز خواندن کاهلی می کند. راه چاره چیست؟

🌺پاسخ:

عموما مهمترین علت در کاهلی نوجوانان و جوانان در مورد نماز و عبادت، تنبلی ست.

🍀 تنبلی در انجام کاری، نشان دهنده این ست که فرد به اهمیت کاری که قرار است انجام دهد،‌ واقف نیست یا لزومی برای آن نمی بیند.

👈بنابراین در درجه اول سعی کنید ایشان را متوجه اهمیت نماز برای زندگی مادی و معنویش کنید و البته اگر بخواهیددر این زمینه تلاشی داشته باشید،‌ ابتدا باید خودتان لزوم واقعی و اثرات حقیقی نماز را بدانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۲۹
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


رجعت چیست؟


🌺پاسخ:


«رجعت»، در لغت به معنای بازگشت است. (1) و در اصطلاح، به بازگشت گروهی خاص از افراد از عالم پس از مرگ به عالم دنیا اطلاق میشود که از عقاید معروف شیعه است. 


🖊مرحوم سید مرتضی از علمای شیعه می فرماید:

خداوند بعد از ظهور حضرت مهدی (ع)، گروهی از کسانی را که قبلاً از دنیا رفته اند، به جهان باز می گرداند تا در ثواب و افتخارات یاری او و مشاهده حکومت حق بر سراسر جهان شرکت جویند. نیز گروهی از دشمنان سرسخت را باز می گرداند تا از آنها انتقام گیرد....(2)


🍀در قرآن مجید، وقوع رجعت و زنده شدن مردگان، اجمالاً در پنج مورد از امتهای پیشین آمده است، از جمله این آیات:


1⃣ آیه 243 سوره بقره که در آن سخن از جمعیتی است که از ترس مرگ از خانه های فرد بیرون رفتند. خداوند فرمان مرگ به آنها داد و سپس آنها را زنده کرد: فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُم . (3) خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیمارى، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد


2⃣ نیز در یکی از آیات سوره بقره استدلال شده که در آن سخن از پیامبری است که از کنار یک آبادی عبور کرد؛ در حالی که دیوارهای آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوان های اهل آن در هر طرف پراکنده شده بود. ازخود پرسید: چگونه خداوند این ها را پس از مرگ زنده می کند؟ امّا خدا او را یک صد سال میراند و سپس زنده کرد و به او گفت: چقدر درنگ کردی؟ عرض کرد: یک روز یا قسمتی از آن. فرمود: نه، بلکه یکصد سال بر تو گذشت.

این پیامبر، عُزیر باشد یا پیامبر دیگری تفاوت نمی کند؛ مهم صراحت قرآن در زندگی پس از مرگ در دنیا است؛  فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَه . (4) خدا او را یکصد سال میراند سپس زنده کرد


3⃣ در آیه 55 و 56 سوره بقره درباره بنیاسرائیل می خوانیم که گروهی از آنها بعد از تقاضای مشاهده خداوند، گرفتار صاعقه مرگباری شدند و مردند. سپس خداوند آنها را به زندگی برگرداند تا شکر نعمت او را به جا آورند:  ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون .(5) سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم شاید شکر (نعمت او را) بجا آورید.


4⃣ در آیه 110 سوره مائده ضمن برشمردن معجزات حضرت عیسی(ع) می خوانیم: وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنی ؛(6)مردگان را با فرمان من زنده میکردی.

این تعبیر نشان میدهد که مسیح(ع) از این معجزه (زنده کردن) استفاده کرد؛ بلکه تعبیر فعل مضارع (تخرج)، دلیل بر تکرار آن است و این خود یک نوع رجعت برای بعضی محسوب می شود.


5⃣در سوره بقره آیه 3 در مورد کشتهای که در بنی اسرائیل برای پیدا کردن قاتلش نزاع و جدال برخاستهبود، میفرماید: دستور داده شد. گاوی را با ویژگی هایی سر ببرند. بخشی از آن را بر بدن مرده زنند تا به دنیا بازگردد (و قاتل خود را معرفی کند و نزاع خاتمه یابد)؛ فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون. (7) سپس گفتیم: «قسمتى از گاو را به مقتول بزنید! (تا زنده شود، و قاتل را معرفى کند.) خداوند این گونه مردگان را زنده مى‏کند و آیات خود را به شما نشان مى‏دهد شاید اندیشه کنید.


🍀 مرحوم علامه مجلسی(ره) می فرماید: بیش از دویست حدیث درباره رجعت داریم که چهل و چند نفر از راویان متفاوت اند. علمای بزرگوار در بیش از پنجاه کتاب آورده اند و این روایات وقوع رجعت را تأیید می کنند. (8)


🌱امام صادق(ع) در حدیثی می فرماید: «ان الرجعة لیست بعامة، و هی خاصة، لا یرجع الاّ من محض الایمان محضاً، او محضالشرک محضاً؛ (9) رجعت، عمومی نیست؛ بلکه جنبه خصوصی دارد. تنها گروهی بازگشت می کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند».


👈 با توضیحات ذکر شده روشن می شود که رجعت از اتفاقات زمان ظهور است و ربط مستقیمی به قیامت ندارد و معلوم نیست که از زمان ظهور تا روز قیامت چند سال فاصله است؛ چه بسا این امر بسیار طولانی باشد و در نهایت باز روز قیامت در حالتی ناگهانی رخ خواهد داد.

—------------------------------

پی نوشت ها:

1. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، مؤسسه لغتنامه دهخدا، تهران، 1373ش، ج 7، ص 10505.

2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش، ج 15، ص 556.

3.بقره (2)آیه 243.

4.همان آیه 259.

5 . همان آیه 56.

6.مائده (5)آیه 110.

7.بقره (2)آیه 73.

8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش، ج 15، ص 556.

9.علامه مجلسی، بحار الانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بی تا، ج 53، ص 122. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۳
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

چرا به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ام ابیها میگویند؟

🌺پاسخ:

در این رابطه احتمالاتی را می توان بیان کرد:

1⃣عرب ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و کنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، کنیه مانند " ام ابیها" حضرت فاطمه (سلام الله علیه) افزون بر نام، از چندین لقب و کنیه بهره مند است. انتخاب کنیه ها ممکن است به جهت خاصی باشد.

🍀 رمز این نام گذاری ممکن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه که متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می گوید: مادرم ، و نسبت به پسرش می گوید: بابایم، یعنی پیامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابایت هستی .


2⃣ شاید بدین جهت باشد که در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزند(1) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار به دخترش علاقه مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر.

🍃پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) دست فاطمه (سلام الله علیه) را می بوسید. هر گاه به سفر می رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می کرد ، حضرت فاطمه (سلام الله علیه) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می کرد. حضرت زهرا (سلام الله علیه) مانند مادری دلسوز رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) را در آغوش می گرفت، از او نگهداری می کرد، زخم هایش را مرهم می گذاشت رنج ها و دردهایش را کاهش می داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.

3⃣مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان که در روایت آمده است:

🌱 "شجره طیبه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشک می گردد و طراوت خود را از دست می دهد. حضرت زهرا (سلام الله علیه) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می داد.


4⃣ ممکن است بدان جهت باشد که چون خداوند زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) را به کنیة "ام المؤمنین" گرامی داشت، به ذهن خطور کند که آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (سلام الله علیه) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به "ام ابیها" خطاب کرد تا از این وسوسه ها و خطورات ذهنی جلوگیری کند؛ یعنی ای زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزلة مادر پیامبر است.(2)

—------------------------—
1.  سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه(سلام الله علیه) ص ۴۰.
2. احمد رحمانی همدانی، فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) ص ۲۶۷

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۱
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ اولین فردی که به دروغ خود را نائب امام زمان (عج) معرفی کرد

✍ پاسخ:

✅ طبق برخی نقلها اولین کسی که به دروغ ؛دعوی نیابت خاص از جانب امام زمان(عج)کرد،شخصی معروف به شریعی بود.

ابو محمد حسن شریعی از صحابه امام هادی و امام حسن عسکری(ع)بود که بعدا منحرف شد. او در این راه به خداوند و اولیاءش دروغ بست و به آنها نسبت‌هائی داد که از آن بیزارند. سپس دچار کفر و الحاد شد.

 شیعه بعد از اینکه او چنین مقام و عقایدی را اظهار نمود از او رویگردان شد و توقیعی از جانب امام (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در بیزاری از او صادر شد.(۱)

پی نوشت:

(۱). طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۷۴، مشهد مقدس، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ هـ ق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۰
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ آیا در قیامت دریاها آتش می گیرند؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟

✍ پاسخ:

✅ در سوره تکویر، درتوصیف صحنه قیامت دریاها را این گونه توصیف کرده است: «وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ»[تکویر/۶]
«در کتاب قاموس اللغه نیز درباره "سجر" می نویسد: سجر= افروختن آتش. پر کردن. راغب آنرا تشدید آتش گفته. صحاح و قاموس آنرا سرخ کردن تنور و پر از آب کردن نهر و غیر آنها گفته‏اند. زمخشرى آنرا پر کردن گفته سجر التّنور یعنى آن را با آتشگیره و هیزم پر کرد.خلاصه اینها، افروختن و پر کردن است و اصل آن بنا بقول مجمع انداختن در آتش است»[۱]

بنابراین معنای برافروخته شدن، ترجمه صحیحی خواهد بود. که بعضی از ترجمه ها نیز، محور را برافروخته شدن گرفته اند:

فیض الاسلام: و آن گاه که دریاها افروخته (آتش) گردند (یا طغیان نموده و از حدّ و اندازه بگذرند.)
مشکینی: و آن گاه که دریاها پر شوند و جوشان گردند.
مکارم: و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند.
شعرانی: و آن گاه که دریاها پر کرده شوند.

حال اگر روزی برافروخته شدن، بیشتر در آتش دیده می شد و با بیان برافروخته شدن، ذهنها به سمت آتش می رفت، امروزه با دیدن تصاویر سونامی، ما به وضوح می فهمیم که برافروخته شدن دریاها به چه شکل خواهد بود. و این معنا با توصیفاتی که قرآن از زلزله روز قیامت دارد، کاملا متناسب است:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْ‏ءٌ عَظیمٌ؛[حج/۱] اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، که زلزله رستاخیز امر عظیمى است!»
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها؛[زلزال/۱] هنگامى که زمین شدیداً به لرزه درآید.»

این زلزله چنان شدید توصیف شده است که تمام کوه ها را متلاشی می کند:
«وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ؛[قارعه/۵] و کوه‏ها مانند پشم رنگین حلاجى‏ شده مى ‏گردد!»

البته اگر تسجیر دریا به معنای آتش گرفتن آن نیز باشد، می توان درباره آن مطالبی بیان کرد:

۱. اگر این تعبیر قرآن در گذشته براى مفسران عجیب بود امروز براى ما جاى تعجب نیست، زیرا مى‏دانیم آب از دو ماده" اکسیژن" و" هیدروژن" ترکیب یافته که هر دو سخت قابل اشتعال است، بعید نیست که در آستانه قیامت آب دریاها چنان تحت فشار قرار گیرد که تجزیه شوند و تبدیل به یکپارچه آتش گردند.[۲]



۲. بگمان بیشتر مراد از بحر مسجور دریاى مرکز زمین است و مفرد بودن آن مؤیّد این معنى است، چنانکه میدانیم مرکز زمین دریاى مذاب سهمگینى است .و چون آیات راجع بقیامت است و از آیات "«وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها» (زلزله ۲) و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد. «وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ. وَ أَلْقَتْ ما فِیها وَ تَخَلَّتْ؛[انشقاق/۳ و ۴] و در آن هنگام که زمین گسترده شود، و آنچه در درون دارد بیرون افکنده و خالى شود.» میتوان بدست آورد که در ابتداى قیامت مقدارى از آن مواد بیرون خواهد ریخت.

۳. هر چیزی در توان خدای متعال است و در آستانه قیامت، نظام حاکم بر عالم عوض می شود:
«یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ؛[ابراهیم/۴۸] در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهاى دیگرى) مبدل مى ‏شود.»

[۱]. قاموس قرآن، ج‏۳، ص: ۲۳۲.
[۲]. تفسیر نمونه، ج‏۲۶، ص: ۱۷۵.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ چرا انسان بعد از مرگ باید حتما در خاک دفن بشود؟

✍ پاسخ:

✅ در ابتدا باید اشاره شود: اولا: در میان همه ادیان و ملل دنیا مراسم های خاصی در باره اموات شان مطرح است. ثانیا: در اسلام مومن در حیات و ممات اش احترام دارد و این گونه مراسم نوعی احترام به بدن مومن است که او را با پاکی و طهارت و در جامه سفید و پاکیزه در جای مناسب به خاک می سپارد و آداب دینی خاصی را با انجام داده و عقاید ایمانی را برای آخرین بار به او یاد آوری می کند.

علاوه بر این امور ممکن است در باره این آموزه های دینی در باب اموات اسرار و حکمت های بسیاری نهفته باشد؛ ولی در این جا به نمونه های که در روایات آمده اشاره می شود:

الف) در باره فلسفه غسل دادن میت در روایتی آمده که چون به هنگام مرگ نطفه ی که انسان از آن خلق شده از بدن او خارج می شود؛ لذا واجب است او را غسل دهند.(۱) و در روایتی دیگر آمده که چون میت بعد از مرگ فرشته را ملاقات می کند؛ باید پاک و طاهر باشد.(۲) و روایات دیگر نیز در این باره نقل شده که تفصیل آن را در منبع ذیل ملاحظه فرمایید.(۳)

ب) در باره فلسفه تکفین از امام صادق (ع) پرسیده شد؟ حضرت فرمود: اموات را کفن کنید و سعی نمایید کفن خوب باشد؛ زیرا کفن زینت میت است.(۴) و در روایت دیگر آمده اموات را کفن نماید و کفن را خوب نمایید. زیرا اموات به کفنشان مباهات می کنند.(۵) چه این که کفن مایه ستر پیکر میت و نوعی احترام اوست و در قیامت ممکن است با همین کفن ها شان محشور شوند.

ج) اسلام به خاطر احترامی که به شخصیت انسان می گذارد برای جسد مرده وی نیز احکام ویژه ای قائل شده است که نشان از نگاه انسانی به شخصیت وی دارد، این که باید او را دفن کرد.

گذشته از نکته بهداشتی آن و در دسترس نبودن حیوانات دیگر، شاید از نظر عاطفی نیز چنین کاری لازم است که وابستگان میت جایی داشته باشند که در موقع دلتنگی به آن جا بروند و با مردگان خود تماس روحی داشته باشند.

هر چند ما با فلسفه بسیاری از احکام آشنایی کامل نداریم.(۶)
/۷۵۴۳/

پی نوشت ها:
۱. صدوق، علل الشرایع، نشر دار الحجه، ۱۴۱۶ ق، بیروت، ج۱، ص ۳۴۸.
۲. همان.
۳. همان.
۴. همان، ص ۳۵۰.
۵. همان.
۶. محمد شجاعی، معاد، نشر سهامی انتشار، تهران ۱۳۶۲ ش، ج۱، ص۲۵۶.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ مقام علما بالاتر است یا شهدا؟

✍ پاسخ:

✅ به این سوال به طور کلی  نمی توان پاسخ داد، چون هم مقام شهدا و هم مقام علما مراتب دارد و همه با هم مساوی نیستند.
شهادت نقطه اوج کمال است.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرّ؛

بالاتر از هر کار خیر و نیکی (که به ذهن می آید)، نیکی برتری وجود دارد، ( این پله های نردبان فوقیت ادامه می یابد) تا می رسد به آنجایی که فردی در راه خدا کشته و شهید می شود، آن هنگامی که شهادت امضا و محقق شد، بالاتر از آن، نیکی و مقام و منزلتی وجود ندارد.[۱]

امام خمینى رضوان الله تعالی علیه نیز فرموده اند: مقام شهید چقدر مهم است که همه حُجُب و پرده‏ ها برداشته مى‏ شود و (شهید) کمال مطلق را ( با چشم دل خود) مى‏بیند. چون به اختیار، تمام پرده ‏هاى مادى را بالا زده است و از پوسته آنها بیرون آمده، مال و جان و زن و فرزند و تمایلات نفسانى و همه چیز خود را در راه خدا داده است و از این مقامى بالاتر تصور نمى‏ شود.[۲]

از طرف دیگر در احادیث زیادی مقام علما برتر از شهدا بیان شده است:

امام جعفرصادق (ع) در خصوص علم و عالم فرموده اند: در روز قیامت میزان اعمال و علم بشر برپا می شود؛ یکی از سنجش هایی که در عرصه محشر انجام می شود  خون شهدا و مرکب دانشمندان است و کفه ای که در آن مداد علما است سنگین تر از کفه ای خواهد بود که خون شهدا در آن قرار دارد.

مقام شهید در اسلام فوق العاده بالاست «عند ربهم یرزقون» هستند و در جوار حضرت حق روزی می خورند و با این همه عظمت و جایگاهی که برای شهدا فرض شده است، در برخی مواضع، مقام آنها از عالم کمتر است. شهید با قوه قهریه جسم دشمن را متلاشی می کند، ولی عالم با قلم، فکر دشمن را یا در هم می کوبد و یا او را هدایت می کند، پس عالم با روح سروکار دارد و شهید با جسم.

اما به طور کلی هر کسی در هر موقعیتی که قرار دارد، روح تعبد و تسلیم بودنش در برابر پروردگار است که او را به بالاترین مقام می رساند. این تعبد گاهی و انجام وظیفه گاهی در میدان جنگ و جهاد نمود پیدا می کند و گاه در عرصه علم و اجتهاد. چه بسا شهیدانی که در نزد خدا هیچ ارزشی ندارند، چون هدف مقدسی از جهاد نداشته اند؛ و چه بسا علمایی که از پست ترین مقامات هم محروم باشند،؛ چون تقوا و اخلاص لازم را رعایت نکرده اند.
/۳۱۶/

پی نوشت:
[۱]. کافی، ج ۲، ص ۳۴۸
[۲]. حاج شیخ عباس مخبر دزفولى، ارمغان شهید‏، ص ۱۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۷
نعمت الله میرزایی

✅پرسش

ابوبکر و عمر چرا کنار رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم) دفن شدند؟آیا وصیت خودشان بود یا دخترانشان اینگونه خواستند؟ آیا آنان چنین حقی داشتند؟


🌺پاسخ:

هر دو گزینه برای این امر محقق شده است یعنی هم خودشان خواستند و وصیت کردند و هم دخترانشان به این کار اصرار داشته اند با اینکه به هیچ وجه اجازه این کار دست آنان نبود و شرعا و قانونا تمام ورثه پیامبر می بایست اجازه این کار را می دادند .
🖊 اما متاسفانه همان هایی که بعد از رحلت پیامبر (صلى الله علیه و سلم) تنها یادگار پیامبر اکرم(صلى الله علیه و سلم) یعنی حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها را از ارث محروم کردند و گفتند پیامبر چیزی به ارث نمی گذارد خودشان ادعای میراث داری تمام اموال و داراییهای مادی و معنوی پیامبر را کردند و با غصب آن برای خودشان حتی سهم قبر در کنار وجود مقدس پیامبر اکرم(صلى الله علیه و سلم) قرار دادند.

📍به طور نمونه به دو روایت اشاره می کنیم:
🔹قاسم بن محمد گوید: ابو بکر به عایشه وصیت کرد که او را پهلوى پیغمبر خدا صلى الله علیه و سلم خاک کنند و چون بمرد گور او را بکندند و سرش را به نزد شانه‏هاى پیغمبر نهادند و لحد او را به لحد پیمبر متصل کردند. (1)

🔹نیز در روایات اهل سنت هست که عمر بن خطاب در زمانی که ضربه خورده بود فرزندش را فرستاد که از عایشه برای دفن شدن در کنار پیامبر و ابوبکر اجازه بگیرد.(2)


🖊حال یک نکته پیش می آید. ابوبکر چه سهمی از خانه پیامبر داشت که دستور داد در آن دفن شود؟ عایشه چه کاره بود که اجازه دفن در کنار رسول الله را صادر کرد؟ لاجرم اهل سنت باید چنین بگویند:
این مکان نه برای آن دو نفر و نه برای رسول خدا بلکه با توجّه به حقی که حفصه و عائشه در این زمین داشتند در این زمین دفن گردیده اند.

🖊در جواب خواهیم گفت: این فرضیه از دو حالت خارج نخواهد بود.
الف: مهر
ب: ارث
هر یک از این فرضیه ها را با هم بررسی می کنیم.
🔺اگر بگویند به عنوان مهریه هست. باید خدمتشان عرض کنیم که در قران کریم خداوند متعال چنین فرموده است:
(( یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک الاتی اتیت اجورهن)) *احزاب۵۰*
(( ای پیامبر ما آن همسرانت را که مهرشان را داده ایی برایت حلال کردیم))
پس این دلیلی است که پیامبر اکرم در زمان ازدواج مهریه را پرداخت کرده است. جالب اینجاست که جناب عایشه در ذیل همین آیه چنین گفته است:
کتاب الأم – الإمام الشافعی – ج ۵ – ص ۱۵۰
عن عائشة انها قالت ما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى أحل له النساء
(( عایشه نقل می کند که فوت نکرد رسول خدا مگر اینکه حلال بودند برای او زنانش))
مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج ۶ – ص ۴۱
سنن الترمذی – الترمذی – ج ۵ – ص ۳۵
قالت عائشة ” ما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى أحل له النساء ” هذا حدیث حسن صحیح .
خب این هم دلیل دیگری که ثابت می نماید. جناب حفصه و عایشه مهریه خویش را گرفته اند.

🔺ب: ارث
وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رفت صاحب نه همسر بود و در حالی که هر یک از آن نه نفر نسبت به آن مکان یک هشتم بیشتر سهم الارث نداشته در نتیجه برای هر کدام یک وجب در یک وجب مسافت جا بیشتر نمی ماند . آن وقت چگونه آن دو نفر این مقدار مکان اضافه را اشغال و غصب نموده اند ؟
و آن گاه از سوی دیگر چه شده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از پدرش ارث نمی برد ؟ ( و ابوبکر به این بهانه که پیامبران از خود ارث به جا نمی گذارند حضرت فاطمه زهرا س را از فدک محروم می کند ) امّا عائشه و حفصه که همسران آن حضرت بودند ارث می برند؟

🖊انتهای کلام:
جناب ابوبکر و عمر در کنار قبر پیامبر اکرم دفن شده اند. مگر خداوند متعال نفرموده است: در خانه رسول وارد نشوید مگر هنگامی که به شما اجازه داده شود. از چه کسی اجازه گرفتند؟ جناب عایشه؟ جناب حفصه؟

🍀 طبق دلایل ما.
اولا: ایشان مهریه خویش را قبلا گرفته اند. و این فرضیه باطل هست.
ثانیا: فرضیه دوم ارث به دو بخش تقسیم می شود.
الف: اگر کلام جناب ابوبکر را قبول کنیم ( پیامبر فرمود: ما پیامبران ارث نمی گذاریم) پس ارثی در کار نبوده است. و غصب شده است. و اصلا با چه حقی در جایی که هیچ حقی در آن ندارد دستور می دهد در آنجا دفن شود؟
ب: اگر روایت ابوبکر را قبول نکنیم. جناب عایشه و عثمان حق استفاده از سه وجب اتاق را داشته اند. و برای استفاده از باقی زمین باید از زنان دیگر رسول خدا و همچنین فرزند ان حضرت اجازه بگیرند.
حال آیا اجازه گرفتند؟آیا این غصب اتاق رسول خدا نمی باشد؟

—------------------------------------—
1. تاریخ‏الطبری/ترجمه،ج‏4،ص:1565
2. کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۲ – ص ۶۸۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۶
نعمت الله میرزایی