منهاج الرضا(علیه السلام)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.

منهاج الرضا(علیه السلام)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.

۳ مطلب با موضوع «پیامبران» ثبت شده است


💢 سوال:


☑️ حکم کسی که به پیامبر(ص) ناسزا بگوید، چیست؟


✍ پاسخ:


✅ در این مساله بین شیعه و سنی اجماع وجود دارد که ناسزا گو به پیامبر (ص) باید کشته شود و دلایل زیادی از سنت و روایت آن را تائید می کند.


البته قطعا موارد زیادی نیز یافت می شود که پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) توهین کنندگان به خود را بخشیده اند. اما باید دقت نمود که از عفو و بخشش نمی توان حکم را دریافت! شاید به مصالح زیادی نسبت به شخصی عفو صورت گرفته و یا به دلایلی حکم اجراء نشده است. اما اصل حکم از موارد دیگر به خوبی فهمیده می شود که ما در این جا به تعدادی از احادیث بیان کننده حکم، و تعدادی از موارد اجرای حکم اشاره می کنیم:


روایات بیان کننده حکم:


۱- امام رضا(ع) از پدران خویش (ع) از رسول الله(ص) روایت کرده است: هر کس پیامبر (ص) را دشنام دهد، کشته می شود.[۱]


۲- امام رضا(ع) فرموده اند: شخصی که سرور و آقا حضرت محمد(ص) یا یکی از اهل بیت پاکش را به بدی یا به آنچه شایسته و لایق آنان نیست یا با طعن و تمسخر آنان، یاد کند، قتلش واجب می شود.[۲]


۳- امام صادق(ع) فرمود: پدرم به من خبر داد که رسول الله فرمود: هر کس بشنود دیگری از من بدگویی می کند، بر او واجب است  کسی که مرا دشنام داده است به قتل برساند.[۳]


مواردی از صدور حکم:


۱-محمدبن مسلم از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است: مردی از قبیله هذیل رسول الله را سبّ می نمود. گزارش و خبر آن به پیامبر رسید. پیامبر فرمود: کیست این مرد را کیفر دهد؟ دو مرد از انصار بلند شدند و عرض کردند: ما ای پیامبر خدا! آن دو رفتند، به عربه محل اقامت مرد هذیلی رسیدند. جست و جو کردند، او را یافتند. او مشغول گوسفند چرانی بود. به وی سلام نکردند. او پرسید: شما کیستید و نامتان چیست؟ گفتند: آیا تو فلانی فرزند فلانی هستی؟ پاسخ داد: آری. از مرکب فرود آمدند، گردن او را زدند و برگشتند. محمد بن مسلم می گوید: پس از شنیدن این داستان، از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا اگر امروز مردی پیامبر را سبّ نماید کشته می شود؟ امام فرمود: اگر بر جانت نترسی، پس او را بکش![۴]


۲- عبدالله بن خطل از قبیله تمیم بن غالب بود که محکوم به مرگ شد. چون اسلام آورده بود، پیامبر او را برای تبلیغ به مکه فرستاد. در راه مردی را که همراهش بود کشت و مرتد شد و با شعر خویش رسول الله را هجو کرد و ایشان را سزاوار فرمانبرداری نشناخت. به دستور پیامبر، سعدبن حریث محزومی و ابو برزه اسلمی او را در حالی که خود را به پرده های کعبه آویخته بود کشتند.[۵] (البته این شخص چند جرم مرتکب شده بود، که یکی از آن ها قتل بوده، اما جرم توهین به پیامبر ص نیز برای حکم به قتل او کافی بوده)


۳- عبدالله بن سعدبن ابی سراح عامری که برای رسول خدا می نوشت، مرتد شد و به مکه رفت. وی با گفتن سخنان باطل درباره پیامبر، آن حضرت را مسخره می کرد و می گفت: من هم چنان که محمد می گوید می گویم، محمد پیامبر نیست. او به من گفت: بنویس «عزیز حکیم» و من می نوشتم «لطیف خبیر»، او اگر پیامبر بود می دانست. پس از فتح مکه به برادر رضاعی اش عثمان پناه آورد. عثمان او را جای داد و نزد پیامبر آورد و برای او امان خواست و درباره او با پیامبر سخن می گفت. رسول خدا ساعتی سکوت کرد و خاموش بود و سپس امانش داد و چون بیرون رفت به یاران خود فرمود: چرا او را نکشتید؟ گفتند: منتظر بودیم اشاره فرمایی. فرمود: هیچ پیامبری را نشاید که با چشم اشاره کند، و پیامبران با اشاره نمی کشند.[۶]


برای مطالعه سایر دلایل می توانید به مقاله زیر مراجعه کنید:

دو فصلنامه الاهیات اجتماعی، سال اول، شماره ۲- عنوان: استنباط حکم ساب النبی(ع) از ابعاد سه گانه سنت اسلامی - نویسنده: دکتر محمدرضا جواهر.


[۱]. وسائل الشیعه، ج ۲۸، ص ۲۱۳.

[۲]. الفقه المنسوب الی الامام الرضا ع ص ۲۸۵.

[۳]. الکافی، ج ۷، ص ۲۶۷، ح ۳۲.

[۴]. الکافی، ج ۷، ص ۲۶۷، ح ۳۳.

[۵]. ابن هشام، ۱۴۱۲ ق، ج ۲، ص ۸۶۰.

[۶]. سیره ابن هشام،  ج ۲، ص ۸۵۹.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۶
نعمت الله میرزایی

✅پرسش

ابوبکر و عمر چرا کنار رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم) دفن شدند؟آیا وصیت خودشان بود یا دخترانشان اینگونه خواستند؟ آیا آنان چنین حقی داشتند؟


🌺پاسخ:

هر دو گزینه برای این امر محقق شده است یعنی هم خودشان خواستند و وصیت کردند و هم دخترانشان به این کار اصرار داشته اند با اینکه به هیچ وجه اجازه این کار دست آنان نبود و شرعا و قانونا تمام ورثه پیامبر می بایست اجازه این کار را می دادند .
🖊 اما متاسفانه همان هایی که بعد از رحلت پیامبر (صلى الله علیه و سلم) تنها یادگار پیامبر اکرم(صلى الله علیه و سلم) یعنی حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها را از ارث محروم کردند و گفتند پیامبر چیزی به ارث نمی گذارد خودشان ادعای میراث داری تمام اموال و داراییهای مادی و معنوی پیامبر را کردند و با غصب آن برای خودشان حتی سهم قبر در کنار وجود مقدس پیامبر اکرم(صلى الله علیه و سلم) قرار دادند.

📍به طور نمونه به دو روایت اشاره می کنیم:
🔹قاسم بن محمد گوید: ابو بکر به عایشه وصیت کرد که او را پهلوى پیغمبر خدا صلى الله علیه و سلم خاک کنند و چون بمرد گور او را بکندند و سرش را به نزد شانه‏هاى پیغمبر نهادند و لحد او را به لحد پیمبر متصل کردند. (1)

🔹نیز در روایات اهل سنت هست که عمر بن خطاب در زمانی که ضربه خورده بود فرزندش را فرستاد که از عایشه برای دفن شدن در کنار پیامبر و ابوبکر اجازه بگیرد.(2)


🖊حال یک نکته پیش می آید. ابوبکر چه سهمی از خانه پیامبر داشت که دستور داد در آن دفن شود؟ عایشه چه کاره بود که اجازه دفن در کنار رسول الله را صادر کرد؟ لاجرم اهل سنت باید چنین بگویند:
این مکان نه برای آن دو نفر و نه برای رسول خدا بلکه با توجّه به حقی که حفصه و عائشه در این زمین داشتند در این زمین دفن گردیده اند.

🖊در جواب خواهیم گفت: این فرضیه از دو حالت خارج نخواهد بود.
الف: مهر
ب: ارث
هر یک از این فرضیه ها را با هم بررسی می کنیم.
🔺اگر بگویند به عنوان مهریه هست. باید خدمتشان عرض کنیم که در قران کریم خداوند متعال چنین فرموده است:
(( یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک الاتی اتیت اجورهن)) *احزاب۵۰*
(( ای پیامبر ما آن همسرانت را که مهرشان را داده ایی برایت حلال کردیم))
پس این دلیلی است که پیامبر اکرم در زمان ازدواج مهریه را پرداخت کرده است. جالب اینجاست که جناب عایشه در ذیل همین آیه چنین گفته است:
کتاب الأم – الإمام الشافعی – ج ۵ – ص ۱۵۰
عن عائشة انها قالت ما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى أحل له النساء
(( عایشه نقل می کند که فوت نکرد رسول خدا مگر اینکه حلال بودند برای او زنانش))
مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج ۶ – ص ۴۱
سنن الترمذی – الترمذی – ج ۵ – ص ۳۵
قالت عائشة ” ما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى أحل له النساء ” هذا حدیث حسن صحیح .
خب این هم دلیل دیگری که ثابت می نماید. جناب حفصه و عایشه مهریه خویش را گرفته اند.

🔺ب: ارث
وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رفت صاحب نه همسر بود و در حالی که هر یک از آن نه نفر نسبت به آن مکان یک هشتم بیشتر سهم الارث نداشته در نتیجه برای هر کدام یک وجب در یک وجب مسافت جا بیشتر نمی ماند . آن وقت چگونه آن دو نفر این مقدار مکان اضافه را اشغال و غصب نموده اند ؟
و آن گاه از سوی دیگر چه شده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از پدرش ارث نمی برد ؟ ( و ابوبکر به این بهانه که پیامبران از خود ارث به جا نمی گذارند حضرت فاطمه زهرا س را از فدک محروم می کند ) امّا عائشه و حفصه که همسران آن حضرت بودند ارث می برند؟

🖊انتهای کلام:
جناب ابوبکر و عمر در کنار قبر پیامبر اکرم دفن شده اند. مگر خداوند متعال نفرموده است: در خانه رسول وارد نشوید مگر هنگامی که به شما اجازه داده شود. از چه کسی اجازه گرفتند؟ جناب عایشه؟ جناب حفصه؟

🍀 طبق دلایل ما.
اولا: ایشان مهریه خویش را قبلا گرفته اند. و این فرضیه باطل هست.
ثانیا: فرضیه دوم ارث به دو بخش تقسیم می شود.
الف: اگر کلام جناب ابوبکر را قبول کنیم ( پیامبر فرمود: ما پیامبران ارث نمی گذاریم) پس ارثی در کار نبوده است. و غصب شده است. و اصلا با چه حقی در جایی که هیچ حقی در آن ندارد دستور می دهد در آنجا دفن شود؟
ب: اگر روایت ابوبکر را قبول نکنیم. جناب عایشه و عثمان حق استفاده از سه وجب اتاق را داشته اند. و برای استفاده از باقی زمین باید از زنان دیگر رسول خدا و همچنین فرزند ان حضرت اجازه بگیرند.
حال آیا اجازه گرفتند؟آیا این غصب اتاق رسول خدا نمی باشد؟

—------------------------------------—
1. تاریخ‏الطبری/ترجمه،ج‏4،ص:1565
2. کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۲ – ص ۶۸۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۶
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

اگر خدا پیامبران وامامان را دوست دارد چرا از کشتن انها جلوگیری نکرد؟

🌺پاسخ:

این بر میگردد به اینکه ما مرگ را بد میدانیم و مفهوم درستی از مرگ را نگرفتیم، در فرض کنید شما در اتاقی هستید، و پدر شما بیرون از اتاق و خیلی زیبایی های بیرون اتاق هست، که در این اتاق نمیتوانی بهش برسی باید از این اتاق بیرون بروی تا به ان زیبایی ها برسی.
آیا مشتاق نمیشوی از این اتاق خارج شوی؟ آیا پدرت تمام تلاشش را نمیکند که تو را از این اتاق بیرون بیاورد؟

🍀از این روست که مولای متقیان علی (ع) می فرمایند: «وَأَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَمَا بَعْدَ الْمَوتِ، وَلاَ تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْط وَثِیق؛ [۱] بسیار به یاد مرگ و منزلهاى پس از آن باش، امّا هرگز آرزوى مرگ مکن مگر آنگاه که صددرصد به رضایت الهى مطمئن باشى.»

🌹طبیعتا مومن، با مرگ از زندان به بوستانی آباد وارد می شود. امام حسین (ع) می فرمایند: «دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است! مرگ براى مؤمنین یک پلى میباشد که که ایشان بوسیله آن وارد بهشت خود میشوند و براى کفار یک پلى میباشد که بواسطه آن داخل جهنم خود میگردند.»[۲] بنابراین برای مومن مرگ خواستنی و دوست داشتنی است، حضرت علی (ع) می فرمایند: «پسر ابى طالب مانوس‌تر است بمرگ از کودک به پستان مادرش.»[۳]

🔹و قرآن نیز، طلب مرگ را معیار و محکی برای اثبات ادعای جایگاه عالی در نزد خدا بیان می کند: «إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المْوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ؛ [جمعه/۶] اگر مى‌پندارید که شما دوستان خدایید نه مردم دیگر، پس آرزوى مرگ کنید اگر راستگویید (تا به جوار رحمت و نعمت دوست برسید)»

—----------------------------
[۱]. نامه ۶۹ نهچ ابلاغه.
[۲]. بحار الأنوار، ج‌۴۴، ص: ۲۹۷.
[۳]. بحار الأنوار، ج‌۷۱، ص: ۵۷.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۵
نعمت الله میرزایی