منهاج الرضا(علیه السلام)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.

منهاج الرضا(علیه السلام)

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوهَ کثیرَهً تامَهً زاکیَهً مُتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.

۴۲ مطلب با موضوع «سوالات اسلامی» ثبت شده است

✅پرسش:

در روضه ها، از دارالحرب نام می برند. دار الحرب کجا است؟

🌺پاسخ:

خیمه دارالحرب در بین خیمها در کربلا و در میان خیمه گاه خیمه ای بوده است که شهدای کربلا را به ان منتقل میکردند. ظاهرا خیمه بزرگی بوده است.

🔹 امام هر کدام ا یارانش که روی زمین میافتاد ،بدن او را به خیمه دارالحرب میاورد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۲
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

نوجوان من در نماز خواندن کاهلی می کند. راه چاره چیست؟

🌺پاسخ:

عموما مهمترین علت در کاهلی نوجوانان و جوانان در مورد نماز و عبادت، تنبلی ست.

🍀 تنبلی در انجام کاری، نشان دهنده این ست که فرد به اهمیت کاری که قرار است انجام دهد،‌ واقف نیست یا لزومی برای آن نمی بیند.

👈بنابراین در درجه اول سعی کنید ایشان را متوجه اهمیت نماز برای زندگی مادی و معنویش کنید و البته اگر بخواهیددر این زمینه تلاشی داشته باشید،‌ ابتدا باید خودتان لزوم واقعی و اثرات حقیقی نماز را بدانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۲۹
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:


رجعت چیست؟


🌺پاسخ:


«رجعت»، در لغت به معنای بازگشت است. (1) و در اصطلاح، به بازگشت گروهی خاص از افراد از عالم پس از مرگ به عالم دنیا اطلاق میشود که از عقاید معروف شیعه است. 


🖊مرحوم سید مرتضی از علمای شیعه می فرماید:

خداوند بعد از ظهور حضرت مهدی (ع)، گروهی از کسانی را که قبلاً از دنیا رفته اند، به جهان باز می گرداند تا در ثواب و افتخارات یاری او و مشاهده حکومت حق بر سراسر جهان شرکت جویند. نیز گروهی از دشمنان سرسخت را باز می گرداند تا از آنها انتقام گیرد....(2)


🍀در قرآن مجید، وقوع رجعت و زنده شدن مردگان، اجمالاً در پنج مورد از امتهای پیشین آمده است، از جمله این آیات:


1⃣ آیه 243 سوره بقره که در آن سخن از جمعیتی است که از ترس مرگ از خانه های فرد بیرون رفتند. خداوند فرمان مرگ به آنها داد و سپس آنها را زنده کرد: فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُم . (3) خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیمارى، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد


2⃣ نیز در یکی از آیات سوره بقره استدلال شده که در آن سخن از پیامبری است که از کنار یک آبادی عبور کرد؛ در حالی که دیوارهای آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوان های اهل آن در هر طرف پراکنده شده بود. ازخود پرسید: چگونه خداوند این ها را پس از مرگ زنده می کند؟ امّا خدا او را یک صد سال میراند و سپس زنده کرد و به او گفت: چقدر درنگ کردی؟ عرض کرد: یک روز یا قسمتی از آن. فرمود: نه، بلکه یکصد سال بر تو گذشت.

این پیامبر، عُزیر باشد یا پیامبر دیگری تفاوت نمی کند؛ مهم صراحت قرآن در زندگی پس از مرگ در دنیا است؛  فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَه . (4) خدا او را یکصد سال میراند سپس زنده کرد


3⃣ در آیه 55 و 56 سوره بقره درباره بنیاسرائیل می خوانیم که گروهی از آنها بعد از تقاضای مشاهده خداوند، گرفتار صاعقه مرگباری شدند و مردند. سپس خداوند آنها را به زندگی برگرداند تا شکر نعمت او را به جا آورند:  ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون .(5) سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم شاید شکر (نعمت او را) بجا آورید.


4⃣ در آیه 110 سوره مائده ضمن برشمردن معجزات حضرت عیسی(ع) می خوانیم: وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنی ؛(6)مردگان را با فرمان من زنده میکردی.

این تعبیر نشان میدهد که مسیح(ع) از این معجزه (زنده کردن) استفاده کرد؛ بلکه تعبیر فعل مضارع (تخرج)، دلیل بر تکرار آن است و این خود یک نوع رجعت برای بعضی محسوب می شود.


5⃣در سوره بقره آیه 3 در مورد کشتهای که در بنی اسرائیل برای پیدا کردن قاتلش نزاع و جدال برخاستهبود، میفرماید: دستور داده شد. گاوی را با ویژگی هایی سر ببرند. بخشی از آن را بر بدن مرده زنند تا به دنیا بازگردد (و قاتل خود را معرفی کند و نزاع خاتمه یابد)؛ فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون. (7) سپس گفتیم: «قسمتى از گاو را به مقتول بزنید! (تا زنده شود، و قاتل را معرفى کند.) خداوند این گونه مردگان را زنده مى‏کند و آیات خود را به شما نشان مى‏دهد شاید اندیشه کنید.


🍀 مرحوم علامه مجلسی(ره) می فرماید: بیش از دویست حدیث درباره رجعت داریم که چهل و چند نفر از راویان متفاوت اند. علمای بزرگوار در بیش از پنجاه کتاب آورده اند و این روایات وقوع رجعت را تأیید می کنند. (8)


🌱امام صادق(ع) در حدیثی می فرماید: «ان الرجعة لیست بعامة، و هی خاصة، لا یرجع الاّ من محض الایمان محضاً، او محضالشرک محضاً؛ (9) رجعت، عمومی نیست؛ بلکه جنبه خصوصی دارد. تنها گروهی بازگشت می کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند».


👈 با توضیحات ذکر شده روشن می شود که رجعت از اتفاقات زمان ظهور است و ربط مستقیمی به قیامت ندارد و معلوم نیست که از زمان ظهور تا روز قیامت چند سال فاصله است؛ چه بسا این امر بسیار طولانی باشد و در نهایت باز روز قیامت در حالتی ناگهانی رخ خواهد داد.

—------------------------------

پی نوشت ها:

1. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، مؤسسه لغتنامه دهخدا، تهران، 1373ش، ج 7، ص 10505.

2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش، ج 15، ص 556.

3.بقره (2)آیه 243.

4.همان آیه 259.

5 . همان آیه 56.

6.مائده (5)آیه 110.

7.بقره (2)آیه 73.

8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش، ج 15، ص 556.

9.علامه مجلسی، بحار الانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بی تا، ج 53، ص 122. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۳
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

چرا به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ام ابیها میگویند؟

🌺پاسخ:

در این رابطه احتمالاتی را می توان بیان کرد:

1⃣عرب ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و کنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، کنیه مانند " ام ابیها" حضرت فاطمه (سلام الله علیه) افزون بر نام، از چندین لقب و کنیه بهره مند است. انتخاب کنیه ها ممکن است به جهت خاصی باشد.

🍀 رمز این نام گذاری ممکن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه که متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می گوید: مادرم ، و نسبت به پسرش می گوید: بابایم، یعنی پیامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابایت هستی .


2⃣ شاید بدین جهت باشد که در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزند(1) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار به دخترش علاقه مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر.

🍃پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) دست فاطمه (سلام الله علیه) را می بوسید. هر گاه به سفر می رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می کرد ، حضرت فاطمه (سلام الله علیه) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می کرد. حضرت زهرا (سلام الله علیه) مانند مادری دلسوز رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) را در آغوش می گرفت، از او نگهداری می کرد، زخم هایش را مرهم می گذاشت رنج ها و دردهایش را کاهش می داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.

3⃣مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان که در روایت آمده است:

🌱 "شجره طیبه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشک می گردد و طراوت خود را از دست می دهد. حضرت زهرا (سلام الله علیه) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می داد.


4⃣ ممکن است بدان جهت باشد که چون خداوند زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) را به کنیة "ام المؤمنین" گرامی داشت، به ذهن خطور کند که آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (سلام الله علیه) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به "ام ابیها" خطاب کرد تا از این وسوسه ها و خطورات ذهنی جلوگیری کند؛ یعنی ای زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزلة مادر پیامبر است.(2)

—------------------------—
1.  سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه(سلام الله علیه) ص ۴۰.
2. احمد رحمانی همدانی، فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) ص ۲۶۷

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۱
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ اولین فردی که به دروغ خود را نائب امام زمان (عج) معرفی کرد

✍ پاسخ:

✅ طبق برخی نقلها اولین کسی که به دروغ ؛دعوی نیابت خاص از جانب امام زمان(عج)کرد،شخصی معروف به شریعی بود.

ابو محمد حسن شریعی از صحابه امام هادی و امام حسن عسکری(ع)بود که بعدا منحرف شد. او در این راه به خداوند و اولیاءش دروغ بست و به آنها نسبت‌هائی داد که از آن بیزارند. سپس دچار کفر و الحاد شد.

 شیعه بعد از اینکه او چنین مقام و عقایدی را اظهار نمود از او رویگردان شد و توقیعی از جانب امام (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در بیزاری از او صادر شد.(۱)

پی نوشت:

(۱). طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۷۴، مشهد مقدس، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ هـ ق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۰
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ آیا در قیامت دریاها آتش می گیرند؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟

✍ پاسخ:

✅ در سوره تکویر، درتوصیف صحنه قیامت دریاها را این گونه توصیف کرده است: «وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ»[تکویر/۶]
«در کتاب قاموس اللغه نیز درباره "سجر" می نویسد: سجر= افروختن آتش. پر کردن. راغب آنرا تشدید آتش گفته. صحاح و قاموس آنرا سرخ کردن تنور و پر از آب کردن نهر و غیر آنها گفته‏اند. زمخشرى آنرا پر کردن گفته سجر التّنور یعنى آن را با آتشگیره و هیزم پر کرد.خلاصه اینها، افروختن و پر کردن است و اصل آن بنا بقول مجمع انداختن در آتش است»[۱]

بنابراین معنای برافروخته شدن، ترجمه صحیحی خواهد بود. که بعضی از ترجمه ها نیز، محور را برافروخته شدن گرفته اند:

فیض الاسلام: و آن گاه که دریاها افروخته (آتش) گردند (یا طغیان نموده و از حدّ و اندازه بگذرند.)
مشکینی: و آن گاه که دریاها پر شوند و جوشان گردند.
مکارم: و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند.
شعرانی: و آن گاه که دریاها پر کرده شوند.

حال اگر روزی برافروخته شدن، بیشتر در آتش دیده می شد و با بیان برافروخته شدن، ذهنها به سمت آتش می رفت، امروزه با دیدن تصاویر سونامی، ما به وضوح می فهمیم که برافروخته شدن دریاها به چه شکل خواهد بود. و این معنا با توصیفاتی که قرآن از زلزله روز قیامت دارد، کاملا متناسب است:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْ‏ءٌ عَظیمٌ؛[حج/۱] اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، که زلزله رستاخیز امر عظیمى است!»
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها؛[زلزال/۱] هنگامى که زمین شدیداً به لرزه درآید.»

این زلزله چنان شدید توصیف شده است که تمام کوه ها را متلاشی می کند:
«وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ؛[قارعه/۵] و کوه‏ها مانند پشم رنگین حلاجى‏ شده مى ‏گردد!»

البته اگر تسجیر دریا به معنای آتش گرفتن آن نیز باشد، می توان درباره آن مطالبی بیان کرد:

۱. اگر این تعبیر قرآن در گذشته براى مفسران عجیب بود امروز براى ما جاى تعجب نیست، زیرا مى‏دانیم آب از دو ماده" اکسیژن" و" هیدروژن" ترکیب یافته که هر دو سخت قابل اشتعال است، بعید نیست که در آستانه قیامت آب دریاها چنان تحت فشار قرار گیرد که تجزیه شوند و تبدیل به یکپارچه آتش گردند.[۲]



۲. بگمان بیشتر مراد از بحر مسجور دریاى مرکز زمین است و مفرد بودن آن مؤیّد این معنى است، چنانکه میدانیم مرکز زمین دریاى مذاب سهمگینى است .و چون آیات راجع بقیامت است و از آیات "«وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها» (زلزله ۲) و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد. «وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ. وَ أَلْقَتْ ما فِیها وَ تَخَلَّتْ؛[انشقاق/۳ و ۴] و در آن هنگام که زمین گسترده شود، و آنچه در درون دارد بیرون افکنده و خالى شود.» میتوان بدست آورد که در ابتداى قیامت مقدارى از آن مواد بیرون خواهد ریخت.

۳. هر چیزی در توان خدای متعال است و در آستانه قیامت، نظام حاکم بر عالم عوض می شود:
«یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ؛[ابراهیم/۴۸] در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهاى دیگرى) مبدل مى ‏شود.»

[۱]. قاموس قرآن، ج‏۳، ص: ۲۳۲.
[۲]. تفسیر نمونه، ج‏۲۶، ص: ۱۷۵.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ چرا انسان بعد از مرگ باید حتما در خاک دفن بشود؟

✍ پاسخ:

✅ در ابتدا باید اشاره شود: اولا: در میان همه ادیان و ملل دنیا مراسم های خاصی در باره اموات شان مطرح است. ثانیا: در اسلام مومن در حیات و ممات اش احترام دارد و این گونه مراسم نوعی احترام به بدن مومن است که او را با پاکی و طهارت و در جامه سفید و پاکیزه در جای مناسب به خاک می سپارد و آداب دینی خاصی را با انجام داده و عقاید ایمانی را برای آخرین بار به او یاد آوری می کند.

علاوه بر این امور ممکن است در باره این آموزه های دینی در باب اموات اسرار و حکمت های بسیاری نهفته باشد؛ ولی در این جا به نمونه های که در روایات آمده اشاره می شود:

الف) در باره فلسفه غسل دادن میت در روایتی آمده که چون به هنگام مرگ نطفه ی که انسان از آن خلق شده از بدن او خارج می شود؛ لذا واجب است او را غسل دهند.(۱) و در روایتی دیگر آمده که چون میت بعد از مرگ فرشته را ملاقات می کند؛ باید پاک و طاهر باشد.(۲) و روایات دیگر نیز در این باره نقل شده که تفصیل آن را در منبع ذیل ملاحظه فرمایید.(۳)

ب) در باره فلسفه تکفین از امام صادق (ع) پرسیده شد؟ حضرت فرمود: اموات را کفن کنید و سعی نمایید کفن خوب باشد؛ زیرا کفن زینت میت است.(۴) و در روایت دیگر آمده اموات را کفن نماید و کفن را خوب نمایید. زیرا اموات به کفنشان مباهات می کنند.(۵) چه این که کفن مایه ستر پیکر میت و نوعی احترام اوست و در قیامت ممکن است با همین کفن ها شان محشور شوند.

ج) اسلام به خاطر احترامی که به شخصیت انسان می گذارد برای جسد مرده وی نیز احکام ویژه ای قائل شده است که نشان از نگاه انسانی به شخصیت وی دارد، این که باید او را دفن کرد.

گذشته از نکته بهداشتی آن و در دسترس نبودن حیوانات دیگر، شاید از نظر عاطفی نیز چنین کاری لازم است که وابستگان میت جایی داشته باشند که در موقع دلتنگی به آن جا بروند و با مردگان خود تماس روحی داشته باشند.

هر چند ما با فلسفه بسیاری از احکام آشنایی کامل نداریم.(۶)
/۷۵۴۳/

پی نوشت ها:
۱. صدوق، علل الشرایع، نشر دار الحجه، ۱۴۱۶ ق، بیروت، ج۱، ص ۳۴۸.
۲. همان.
۳. همان.
۴. همان، ص ۳۵۰.
۵. همان.
۶. محمد شجاعی، معاد، نشر سهامی انتشار، تهران ۱۳۶۲ ش، ج۱، ص۲۵۶.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۸
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ مقام علما بالاتر است یا شهدا؟

✍ پاسخ:

✅ به این سوال به طور کلی  نمی توان پاسخ داد، چون هم مقام شهدا و هم مقام علما مراتب دارد و همه با هم مساوی نیستند.
شهادت نقطه اوج کمال است.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرّ؛

بالاتر از هر کار خیر و نیکی (که به ذهن می آید)، نیکی برتری وجود دارد، ( این پله های نردبان فوقیت ادامه می یابد) تا می رسد به آنجایی که فردی در راه خدا کشته و شهید می شود، آن هنگامی که شهادت امضا و محقق شد، بالاتر از آن، نیکی و مقام و منزلتی وجود ندارد.[۱]

امام خمینى رضوان الله تعالی علیه نیز فرموده اند: مقام شهید چقدر مهم است که همه حُجُب و پرده‏ ها برداشته مى‏ شود و (شهید) کمال مطلق را ( با چشم دل خود) مى‏بیند. چون به اختیار، تمام پرده ‏هاى مادى را بالا زده است و از پوسته آنها بیرون آمده، مال و جان و زن و فرزند و تمایلات نفسانى و همه چیز خود را در راه خدا داده است و از این مقامى بالاتر تصور نمى‏ شود.[۲]

از طرف دیگر در احادیث زیادی مقام علما برتر از شهدا بیان شده است:

امام جعفرصادق (ع) در خصوص علم و عالم فرموده اند: در روز قیامت میزان اعمال و علم بشر برپا می شود؛ یکی از سنجش هایی که در عرصه محشر انجام می شود  خون شهدا و مرکب دانشمندان است و کفه ای که در آن مداد علما است سنگین تر از کفه ای خواهد بود که خون شهدا در آن قرار دارد.

مقام شهید در اسلام فوق العاده بالاست «عند ربهم یرزقون» هستند و در جوار حضرت حق روزی می خورند و با این همه عظمت و جایگاهی که برای شهدا فرض شده است، در برخی مواضع، مقام آنها از عالم کمتر است. شهید با قوه قهریه جسم دشمن را متلاشی می کند، ولی عالم با قلم، فکر دشمن را یا در هم می کوبد و یا او را هدایت می کند، پس عالم با روح سروکار دارد و شهید با جسم.

اما به طور کلی هر کسی در هر موقعیتی که قرار دارد، روح تعبد و تسلیم بودنش در برابر پروردگار است که او را به بالاترین مقام می رساند. این تعبد گاهی و انجام وظیفه گاهی در میدان جنگ و جهاد نمود پیدا می کند و گاه در عرصه علم و اجتهاد. چه بسا شهیدانی که در نزد خدا هیچ ارزشی ندارند، چون هدف مقدسی از جهاد نداشته اند؛ و چه بسا علمایی که از پست ترین مقامات هم محروم باشند،؛ چون تقوا و اخلاص لازم را رعایت نکرده اند.
/۳۱۶/

پی نوشت:
[۱]. کافی، ج ۲، ص ۳۴۸
[۲]. حاج شیخ عباس مخبر دزفولى، ارمغان شهید‏، ص ۱۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۷
نعمت الله میرزایی

✅پرسش

ابوبکر و عمر چرا کنار رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم) دفن شدند؟آیا وصیت خودشان بود یا دخترانشان اینگونه خواستند؟ آیا آنان چنین حقی داشتند؟


🌺پاسخ:

هر دو گزینه برای این امر محقق شده است یعنی هم خودشان خواستند و وصیت کردند و هم دخترانشان به این کار اصرار داشته اند با اینکه به هیچ وجه اجازه این کار دست آنان نبود و شرعا و قانونا تمام ورثه پیامبر می بایست اجازه این کار را می دادند .
🖊 اما متاسفانه همان هایی که بعد از رحلت پیامبر (صلى الله علیه و سلم) تنها یادگار پیامبر اکرم(صلى الله علیه و سلم) یعنی حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها را از ارث محروم کردند و گفتند پیامبر چیزی به ارث نمی گذارد خودشان ادعای میراث داری تمام اموال و داراییهای مادی و معنوی پیامبر را کردند و با غصب آن برای خودشان حتی سهم قبر در کنار وجود مقدس پیامبر اکرم(صلى الله علیه و سلم) قرار دادند.

📍به طور نمونه به دو روایت اشاره می کنیم:
🔹قاسم بن محمد گوید: ابو بکر به عایشه وصیت کرد که او را پهلوى پیغمبر خدا صلى الله علیه و سلم خاک کنند و چون بمرد گور او را بکندند و سرش را به نزد شانه‏هاى پیغمبر نهادند و لحد او را به لحد پیمبر متصل کردند. (1)

🔹نیز در روایات اهل سنت هست که عمر بن خطاب در زمانی که ضربه خورده بود فرزندش را فرستاد که از عایشه برای دفن شدن در کنار پیامبر و ابوبکر اجازه بگیرد.(2)


🖊حال یک نکته پیش می آید. ابوبکر چه سهمی از خانه پیامبر داشت که دستور داد در آن دفن شود؟ عایشه چه کاره بود که اجازه دفن در کنار رسول الله را صادر کرد؟ لاجرم اهل سنت باید چنین بگویند:
این مکان نه برای آن دو نفر و نه برای رسول خدا بلکه با توجّه به حقی که حفصه و عائشه در این زمین داشتند در این زمین دفن گردیده اند.

🖊در جواب خواهیم گفت: این فرضیه از دو حالت خارج نخواهد بود.
الف: مهر
ب: ارث
هر یک از این فرضیه ها را با هم بررسی می کنیم.
🔺اگر بگویند به عنوان مهریه هست. باید خدمتشان عرض کنیم که در قران کریم خداوند متعال چنین فرموده است:
(( یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک الاتی اتیت اجورهن)) *احزاب۵۰*
(( ای پیامبر ما آن همسرانت را که مهرشان را داده ایی برایت حلال کردیم))
پس این دلیلی است که پیامبر اکرم در زمان ازدواج مهریه را پرداخت کرده است. جالب اینجاست که جناب عایشه در ذیل همین آیه چنین گفته است:
کتاب الأم – الإمام الشافعی – ج ۵ – ص ۱۵۰
عن عائشة انها قالت ما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى أحل له النساء
(( عایشه نقل می کند که فوت نکرد رسول خدا مگر اینکه حلال بودند برای او زنانش))
مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج ۶ – ص ۴۱
سنن الترمذی – الترمذی – ج ۵ – ص ۳۵
قالت عائشة ” ما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى أحل له النساء ” هذا حدیث حسن صحیح .
خب این هم دلیل دیگری که ثابت می نماید. جناب حفصه و عایشه مهریه خویش را گرفته اند.

🔺ب: ارث
وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رفت صاحب نه همسر بود و در حالی که هر یک از آن نه نفر نسبت به آن مکان یک هشتم بیشتر سهم الارث نداشته در نتیجه برای هر کدام یک وجب در یک وجب مسافت جا بیشتر نمی ماند . آن وقت چگونه آن دو نفر این مقدار مکان اضافه را اشغال و غصب نموده اند ؟
و آن گاه از سوی دیگر چه شده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از پدرش ارث نمی برد ؟ ( و ابوبکر به این بهانه که پیامبران از خود ارث به جا نمی گذارند حضرت فاطمه زهرا س را از فدک محروم می کند ) امّا عائشه و حفصه که همسران آن حضرت بودند ارث می برند؟

🖊انتهای کلام:
جناب ابوبکر و عمر در کنار قبر پیامبر اکرم دفن شده اند. مگر خداوند متعال نفرموده است: در خانه رسول وارد نشوید مگر هنگامی که به شما اجازه داده شود. از چه کسی اجازه گرفتند؟ جناب عایشه؟ جناب حفصه؟

🍀 طبق دلایل ما.
اولا: ایشان مهریه خویش را قبلا گرفته اند. و این فرضیه باطل هست.
ثانیا: فرضیه دوم ارث به دو بخش تقسیم می شود.
الف: اگر کلام جناب ابوبکر را قبول کنیم ( پیامبر فرمود: ما پیامبران ارث نمی گذاریم) پس ارثی در کار نبوده است. و غصب شده است. و اصلا با چه حقی در جایی که هیچ حقی در آن ندارد دستور می دهد در آنجا دفن شود؟
ب: اگر روایت ابوبکر را قبول نکنیم. جناب عایشه و عثمان حق استفاده از سه وجب اتاق را داشته اند. و برای استفاده از باقی زمین باید از زنان دیگر رسول خدا و همچنین فرزند ان حضرت اجازه بگیرند.
حال آیا اجازه گرفتند؟آیا این غصب اتاق رسول خدا نمی باشد؟

—------------------------------------—
1. تاریخ‏الطبری/ترجمه،ج‏4،ص:1565
2. کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۲ – ص ۶۸۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۶
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

☑️ منظور از تشبیه امام به کعبه چیست؟

✍ پاسخ:

✅ در روایاتی بیان شده است که امام مانند کعبه است، و مردم باید به سراغ او بروند. نه اینکه امام به سراغ مردم برود. معنای این تشبیه  با کمک از دو حدیث زیر بیان می شود:
عرض کردم: اى آقاى من آیا این امر (امامت) از آن شما نیست؟ (امام باقر ع) فرمود: چرا. عرض کردم: پس براى چه از حق خودتان صرف نظر کردید، در صورتى که خداى تعالى فرماید: «و پیکار کنید در راه خدا آن گونه که شایسته جهاد او است، او برگزید شما را، سوره حج، آیه ۷۸» فرمود: پس چرا امیر المؤمنین از حق خود صرف نظر کرد؟ جابر گوید: (خود آن حضرت) فرمود: چون یاورى نیافت، آیا نشنیده‌‏اى که خداى تعالى در داستان لوط فرماید: « (لوط) گفت: کاش مرا بر شما نیرویى بود یا پناه مى‌‏بردم به پایگاهى سخت، سوره هود آیه ۸۰» و به طور حکایت از حضرت نوح علیه السّلام فرماید: «خدا را خواند که منم مغلوب پس یارى فرما، سوره قمر، آیه ۱۰» و در داستان موسى علیه السّلام فرماید: « (موسى عرض کرد پروردگارا من مالک نیستم جز خودم و برادرم را پس جدایى افکن میان ماو گروه فاسقان، سوره مائده، آیه ۲۵» پس در جایى که پیغمبر چنین باشد وصى او از پیغمبر عذرش بیشتر است، اى جابر مثل امام مثل کعبه است که نزدش مى‏‌روند، و او نزد کسى نیاید.[۱]

عرض کردم: اى بانوى من (حضرت زهرا س) سؤالى دارم که در سینه من خلجان کرده و مى‌‏خواهم از شما بپرسم؟ فرمود: بپرس، عرض کردم: آیا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله پیش از مرگش به امامت على علیه السّلام تصریح کرد؟ فرمود: بسیار عجیب است! آیا روز غدیر خم را فراموش کرده‌‏اید؟ عرض کردم: بلى (قصه غدیر خم) صحیح است، ولى به آنچه در پنهانى (رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله) به شما خبر داده مرا آگاه فرما.

فرمود: خدا را گواه مى‌‏گیرم که شنیدم مى‌‏فرمود: على بهترین کسى است که او را پس از خود در میان شما مى‌‏گذارم؛ و او امام و خلیفه بعد از من مى‌‏باشد، و پدر دو سبط من است، و نه تن از صلب حسین امامان نیکوکارند، که اگر پیرویشان کنید ایشان را راهنمایانى هدایت‏ کننده وهدایت شده مى‌‏یابید، و اگر مخالفتشان کنید اختلاف تا روز قیامت در میان شما باشد، عرض کردم: اى بانوى من پس براى چه از گرفتن حقش خوددارى کرد؟ فرمود: اى ابا عمر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله فرمود: مثل امام- (یا آنکه فرمود: مثل على)- همانند کعبه است که به سوى او روند و او به جانب کسى نیاید.[۲]

پس  مساله این است که امام زمانی می تواند وظیفه رهبری خویش را انجام دهد که امت، گوش به فرمان او باشند. و اگر امت گوش به فرمان امام نباشند، امامت ضامن نجات جامعه از گمراهی نیست.

[۱]. الإنصاف فى النص على الأئمة ع با ترجمه رسولى محلاتى، ترجمه ‏فارسى، ص۱۸۲.
[۲]. الإنصاف فى النص على الأئمة ع با ترجمه رسولى محلاتى، ترجمه ‏فارسى، ص۴۱۲.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۵
نعمت الله میرزایی

✅پرسش:

اگر خدا پیامبران وامامان را دوست دارد چرا از کشتن انها جلوگیری نکرد؟

🌺پاسخ:

این بر میگردد به اینکه ما مرگ را بد میدانیم و مفهوم درستی از مرگ را نگرفتیم، در فرض کنید شما در اتاقی هستید، و پدر شما بیرون از اتاق و خیلی زیبایی های بیرون اتاق هست، که در این اتاق نمیتوانی بهش برسی باید از این اتاق بیرون بروی تا به ان زیبایی ها برسی.
آیا مشتاق نمیشوی از این اتاق خارج شوی؟ آیا پدرت تمام تلاشش را نمیکند که تو را از این اتاق بیرون بیاورد؟

🍀از این روست که مولای متقیان علی (ع) می فرمایند: «وَأَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَمَا بَعْدَ الْمَوتِ، وَلاَ تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْط وَثِیق؛ [۱] بسیار به یاد مرگ و منزلهاى پس از آن باش، امّا هرگز آرزوى مرگ مکن مگر آنگاه که صددرصد به رضایت الهى مطمئن باشى.»

🌹طبیعتا مومن، با مرگ از زندان به بوستانی آباد وارد می شود. امام حسین (ع) می فرمایند: «دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است! مرگ براى مؤمنین یک پلى میباشد که که ایشان بوسیله آن وارد بهشت خود میشوند و براى کفار یک پلى میباشد که بواسطه آن داخل جهنم خود میگردند.»[۲] بنابراین برای مومن مرگ خواستنی و دوست داشتنی است، حضرت علی (ع) می فرمایند: «پسر ابى طالب مانوس‌تر است بمرگ از کودک به پستان مادرش.»[۳]

🔹و قرآن نیز، طلب مرگ را معیار و محکی برای اثبات ادعای جایگاه عالی در نزد خدا بیان می کند: «إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المْوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ؛ [جمعه/۶] اگر مى‌پندارید که شما دوستان خدایید نه مردم دیگر، پس آرزوى مرگ کنید اگر راستگویید (تا به جوار رحمت و نعمت دوست برسید)»

—----------------------------
[۱]. نامه ۶۹ نهچ ابلاغه.
[۲]. بحار الأنوار، ج‌۴۴، ص: ۲۹۷.
[۳]. بحار الأنوار، ج‌۷۱، ص: ۵۷.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۵
نعمت الله میرزایی

💢 سوال:

 

 ☑️ چگونه امامی را که نمی بینیم بشناسیم؟

 

✍ پاسخ:

 

✅ در پاسخ به این سؤال باید گفت:

 

اولا  غائب بودن امام به معنی عدم حضور او در میان مردم و جامعه نیست بلکه به این معنی است که او را مشاهده می‌کنند ولی نمی‌شناسند. نظیر این که برادران حضرت یوسف او را مشاهده ‌کردند ولی نشناختند. لذا در روایت امام صادق(ع) می‌فرماید: «مثل حضرت مهدی(عج) مثل یوسف(ع) است، او در میان مردم است و او را مشاهده می‌کنند ولی نمی‌شناسند تا اینکه خداوند به او اذن دهد و او خودش را معرفی کند.»[۱] و نیز عُمری(یکی از نواب حضرت در عصر غیبت صغری) می‌فرماید: «به خدا قسم صاحب الامر هر سال در مراسم حج شرکت می‌کند و مردم را مشاهده می کند و آنها را می‌شناسد و مردم هم او را می‌بینند ولی او را نمی‌شناسند.»[۲] بنابراین حضرت در جامعه حضور دارد و حضور او منشأ آثار و برکات فراوان است.

 

و ثانیا غیبت امام مانع از معرفت و شناخت او نیست و عذر بر عدم شناخت آن حضرت نمی تواند باشد. در معرفت و شناخت لازم نیست حضرت را به صورت و قیافه بشناسد، بلکه شناخت او به نام و صفات و فضائل و ویژگی‌ها ممکن است. و اصل اطاعت از فرامینی است که امام صادر نموده اند. اُویس قرنی اهل یمن بود در زمان پیامبر(ص) زندگی می‌کرد او بسیار علاقه داشت که پیامبر(ص) را مشاهده کند ولی به خاطر اینکه مادر پیری داشت و از او نگاه داری می کرد نتوانست پیامبر(ص) را در مدینه زیارت کند، ولی در عین حال بالاترین شناخت و معرفت را نسبت به پیامبر (ص) داشت و پیامبر به امیرالمؤمنین(ع) در مورد اویس قرنی سفارش می‌کرد. لذا حتی با ندیدن می توان مطیع بود. حتی باید مانند اویس درک کرد که اطاعت مقدم بر زیارت حضرت است.

 

و ثالثا غیبت مختص به حضرت حجت(عج) نیست. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام مدتها در زندان بودند و عده زیادی از شیعیان موفق نشدند که حضرت را به صورت و قیافه بشناسند ولی این مانع از معرفت و شناخت نسبت به مقام حضرت نبود. همچنان که در بسیاری از مواقع دوری محل زندگی و ... سبب می شد، عده ای نتوانند امام را زیارت کنند.

 

[۱]. بحار الانوار، ج ۵۱، ص۲۲۴ و ص ۱۴۲.

[۲]. وسائل الشیعة، ج ۱۱، ص ۱۳۵ ب ۴۶ ابواب وجوب حج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۴
نعمت الله میرزایی